• اندازه فونت
امیر سعدلونیا ( دکترای انرژی و محیط زیست )

راهکارهای طبیعت محور برای سازگاری با تغییرات دمایی ناشی از تغییرات اقلیمی در شهرها

راهکارهای طبیعت محور برای سازگاری با تغییرات دمایی ناشی از تغییرات اقلیمی در شهرها

با توجه به گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها ، تغییرات اقلیمی یکی از چالش های اساسی پیش رو برای رهبران شهرها است. با توجه به اینکه بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند، تغییرات اقلیمی تاثیرات قابل توجهی بر ساختار شهرها، کاهش تکثیر گونه های بومی در شهرها، تاثیر بر وضعیت سلامت شهروندان داشته و نیز اثرات نامطلوب اقتصادی اجتماعی ناشی از تغییرات اقلیمی را داشته و لزوم توجه به راهکارهای اجرایی برای مقابله با این تغییرات در مدیریت شهری را بیش از پیش می نماید.در این مقاله در خصوص تاثیرات دمایی، هیدرولوژی، اکولوژی و پیامدهای اجتماعی تغییرات اقلیمی در شهرها صحبت می شود.

پایگاه خبری تحلیلی واژه | با روند فزاینده تغییرات اقلیمی حاضر، جهان با چالش های جدی برای سازگاری  و کاهش عواقب و اثرات تغییرات اقلیمی روبرو می باشد. رکورد های جدید برای تغییرات دمایی برای هر ماه در سال 2016 ثبت گردیده است. جولای 2016 گرم ترین ماهی است که اندازه گیری های ناسا ثبت کرده اند .افزایش دمای کره زمین منجر به تاثیرات اقتصادی، اجتماعی ، مهاجرت و افزایش نرخ مرگ و میر در سطح جهانی شده است . علاوه بر این افزایش پیش بینی شده ای برای عواقب تغییرات اقلیمی وجود دارد مانند سیل، خشکسالی، طوفان و آتش سوزی برای بخش های مختلف جهان.در کنار این تغییرات اقلیمی در سطح جهان، روند رو به رشد توسعه شهری ادامه دارد. در سال 2007 بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کردند و پیش بینی می شود این عدد در سال 2050  به بیش از 66% برسد. آب و هوای شهری اغلب از روستاهای اطراف آن متفاوت تر است بطوریکه شهرها آلوده تر، گرم تر و باد و باران کمتری دارند . این نشان می دهد که اثر تغییرات آب و هوایی با افزایش پیش بینی شده دردما و حوادث شدید آب و هوایی در مناطق شهری در مقایسه با چشم انداز اطراف آن به میزان زیادی افزایش می یابد. همچنین تغییرات آب و هوایی ممکن است اثرات منفی تجربه شده شهرنشینی مانند سیل  و افزایش دمای شهرها را تشدید نماید .

با این حال، افزایش تراکم شهری به عنوان یک راه پیش رو به سوی توسعه شهری پایدار است. در سراسر اروپا، در حال حاضر یک روند برای تراکم به عنوان یک رویکرد برنامه ریزی برای توسعه پایدار در جهت ایجاد بهره وری کارآمد از منابع، سیستم های حمل و نقل موثر و زندگی شهری پر جنب و جوش مطرح است .

توسعه اغلب در فضاهایی اتفاق می افتد که کمتر مورد استفاده قرار گرفته اند مانند مزارع یا فضای سبز شهری یا مناطقی که قبلا کاربری ضنعتی داشته اند. با اینحال این رویکرد به تهدیدی برای فضاهای سبز شهری تبدیل گردیده است در حالیکه مناطق قهوه ای در شهرها نقش مهمی در سازگاری با تغییرات اقلیمی دارند.

ایجاد، بازسازی، بهبود و نگهداری از سیستم های پوشش گیاهی موجود و توسعه یک شبکه زیرساخت سبز شهری میتوانند متضمن یک دارایی ارزشمند شود که با استفاده از آن می توان ترکیب های راهکارهای مبتنی بر طبیعت ( NBS ) برای مقابله با تغییرات اقلیمی را مستقر نمود.

این رویکرد ترکیبی از متراکم سازی فضاهای سبز موجود و فعالیت های محافظتی است، بنابراین افزایش تراکم، کیفیت، قابلیت دسترسی وضع موجود و بهبود دیگر زیرساخت های سبز مانند درختان خیابانی، دیوار سبز و غیره اهمیت بسزایی دارد. در این مقاله اثرات عمومی و عواقب تغییرات اقلیمی در شهرها بررسی می گردد همچنین امکان استفاده از راهکارهای مبتنی بر طبیعت  برای سازگاری با تغییرات اقلیمی و برخی چالش های پیش رو در طراحی و برنامه ریزی راهکارهای مبتنی بر طبیعت در شهرها بررسی می گردد. این مقاله بر دمای شهرها بهمراه فاکتورهای هیدرولوژی، اکولوژی و اجتماعی این پدیده تمرکز دارد. این مقاله هدف قرار دادن پایه ای برای تحقیقات احتمالی آینده در مورد گزینه های برنامه ریزی برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی و ارائه دستورالعمل کلی و حمایت از آن است.

تاثیر تغییرات اقلیمی بر افزایش دمای شهرها:

تغيير دما در شهرها به واسطه تغييرات آب و هوايي در مقیاس بسیار بزرگ و نیز روند رو به رشد شهرنشینی اتفاق افتاده است. به جهت ممانعت از وقوع فجایع اقلیمی آینده توافقی بین المللی برای تثبیت افزایش دمای کره زمین کمتر از 2 درجه سانتیگراد انجام شده است. افزایش دمای شهرها عموما مربوط به توسعه جهانی است ولی بطور کامل متاثر از اثر حرارت جزیره ای شهرهاست (UHI ) که این موضوع نیز مشکل اصلی شهرنشینی جوامع امروزی است. بنا به نظریه تاها سه عامل اصلی در ایجاد جزیره های حرارتی نقش اساسی دارند، (1) افزایش حجم مناطق تاریک مانند آسفالت و مصالح ساختمانی که قدرت جذب بالای اشعه خورشید دارند.(2) کاهش پوشش گیاهی و سطوح نفوذ مانند سنگ ریزه و خاکی که در سایه سازی نقش اشته باشند.(3) انتشار حرارت تولید شده توسط فعالیت های انسانی مانند خودروها، سیستم های تهویه. این عوامل بطور یکنواخت در شهرها توزیع نشده اند و بنابراین بعضی مناطق شهری افزایش دمای بیشتری را تجربه خواهند کرد. این تاثیر برای مثال در مناطقی که ساخت و سازهای بیشتر و فضای سبز کمتری دارند نسبت به حومه های شهر بیشتر اتفاق می افتد. اقلیم شهری بخودی خود در مقاطع زمانی موجب افزایش تنش های حرارتی بیشتری خواهد شد مانند شب. مطالعات نشان می دهد که یک فاکتور سازگاری در رابطه با گرما و امواج گرماي زمستاني يا امواج گرمايي در مناطقي كه در آنها عواقب منفی آب و هوای گرم نادر است وحود دارد. خود  چنانچه جزیره های حرارتی اندازه بزرگتری داشته باشند محیط زیست شهری بگونه ای است که مردم در طول دوره های مختلف دمای بالا در هنگام شب تنش های حرارتی بیشتری را تجربه می کنند .

تاثیر تغییرات اقلیمی بر هیدرولوژی شهرها:

با افزایش تغییرات اقلیمی توالی وقوع سیل در شهرها نیز افزایش می یابد. برای مثال برآورد می شود که در اروپا شدت سیلاب ها تا سال 2045 با دوره بازگشت صد ساله دو برابر شوند.  ضمن اینکه این موضوع در کنار افزایش سطح آب دریاها و نیز افزایش پیش بینی شده توالی طوفانها منجر به افزایش سیل در مناطق  ساحلی می شود بطور مثال از آنجاییکه بیشتر شهرهای مهم اروپایی در اکثر در ساحل قراردارند این موضوع تاثیر فراوانی در هیدرولوژی آن شهرها خواهد داشت و موجب افزایش سطح دریاها می گردد.

چندین مدل در جهت کاهش بارندگی تابستان و افزایش شدت طوفان همراه با خشکسالی اشاره کرده اند.چ ج  شدت بارش بالا به این معنی است که سیستم زهکشی شهر کنونی قابلیت تحمل این مقدار بارش را ندارد که این موضوع خود عامل خسارت های اقتصادی، بهم خوردن آسایش شهروندان و کاهش جمعیت می باشد . افزایش دمای شهرها منجر به افزایش میزان تبخیر میگرد که توسط بارش ها محدود می گردد بنابراین در مناطق با بارش بالا تبخیر افزایش یافته و نیز موجب افزایش دوره های خشکسالی در مناطق کم بارش می گردد.

تاثیرات غیر مستقیم تغییرات اقلیمی بر روی سکونت گاههای شهری و تنوع زیستی:

تغییرات اقلیمی بر چندین عامل مهم در کیفیت سکونت گاهها و توسعه تنوع زیستی شهری تاثیر دارد. تغییرات پیش بینی شده در دما، بارش، حوادث جوی نامحدود و افزایش میزان دی اکسید کربن بر میزان فراوانی از عوامل زیستی مانند فضاهای شهری، پویایی جمعیتی، الگوهای توزیع فضایی و تعاملات زیست بوم تاثیر دارند. افزایش دمای شهری و تغییر دینامیک بارندگی بر رشد جمعیت جامعه از طریق محدودیت دسترسی به  آب در طول فصل رشد تاثیر خواهد گذاشت. با افزایش تغییرات اقلیمی ، تغییراتی نیز در تهاجم گونه های بیگانه اتفاق می افتد مانند افزایش بیماری‌ها.

امکانات سازگاری با تغییرات اقلیمی با استفاده از زیر ساخت های سبز و راهکارهای مبتنی بر طبیعت

سازگاری با اثرات حقیقی و پیش بینی شده تغییرات اقلیمی شامل مجموعه اندازه گیری ها و فعالیت هایی است که برای کاهش آسیب پذیری اجتماعی  و تقویت ظرفیت انعطاف پذیری در مقابل تغییرات اقلیمی انجام می گیرد. اندازه گیری ها برای مدیریت سازگاری احتمالی شامل اقدامات لازم برای مقابله با تغییرات اقلیمی می تواند شکل های زیادی داشته باشد و شامل طیف وسیعی از مقیاس های فضایی و زمانی باشد که بصورت فعالانه ای برنامه ریزی شده یا بعنوان نتیجه اقدامات کنشگران اجتماعی و سیاسی مانند قوانین برنامه ریزی جدید، تقاضای بازار و یا حتی فشارهای اجتماعی می باشد.

زیر ساخت های سبز شهری ( UGI ) و راهکارهای طبیعت محور ( NBS )

پوشش گیاهی در واقع نقش بسیار مهمی در نزدیک کردن شرایط اقلیمی شهرها به شرایط قبل از توسعه دارد. زیر ساخت های سبز شهری ( UGI ) و راهکارهای طبیعت محور  ( NBS ) مفاهیم بنیادین در انجام این عمل می باشند با تاکید بر نقشی که طبیعت  در فراهم آوردن شرایط زیستی متعدد برای جمعیت شهری دارد. UGI مفهومی است که از برنامه ریزی ریشه گرفته و بر نقش راهبردی فضای سبز  و تعامل آن با اکوسیستم شهری برای کمک به بهبود زندگی انسانی تاکید می نماید.  NBS با توجه به تعریف طیف گسترده ای از  مفاهیم است با نگاهی گسترده به طبیعت و با تاکید بر فرآیندهای مشارکتی در ایجاد و مدیریت. کمیسیون اروپا و اداره کل تحقیقات و نوآوری NBS را اینگونه تعریف می کند ” راه حل های زنده که الهام گرفته شده توسط پدیده های دایمی طبیعی که برای پاسخگویی به انواع چالش های اجتماعی برای اثربخشی بالا همچنین شرایط سازگاری طراحی شده اند بمنظور تامین دایم نیازمندیهای اقتصادی، اجتماعی  و زیست محیطی” .

کاهش دمای شهرها با استفاده از زیر ساخت های سبز و آبی و NBS

دمای شهرها بصورت راهبردی می تواند بوسیله شبکه ای سازماندهی شده  از فضای سبز شهری مدیریت شود. این شامل انتخاب مکان های مناسب با سطوح قابل قبول، سازماندهی فضایی و مدیریت آنها می شود. مطالعات نشان داده اند که پارک های شهری در محدوده دمای 1 درجه سانتیگراد در طول روز تأثیر در خنک کاری دمای شهر دارند. همینطور پارک های بزرگتر مانند سیستم های درختی تاثیرات بیشتری دارند. همچنین نوع سطوح تاثیر زیادی در خنک کاری دمای شهرها دارد، دمای سطح آب در مقایسه با مناطقی که پوشش گیاهی دارد و قطعا این مناطق از سقف ها و خیابان ها خنک ترند نیز دمای پایین تری دارد.  این بدین معنی است که تاثیر خنک کنندگی آب در مقایسه با پوشش گیاهی در هر واحد سطح بیشتر است. بنابراین مطالعات متعدد نشان می دهدکه برای به حداکثر رساندن استفاده از فضا جهت خنک سازی شهری بیشتر باید بر روی توسعه ساخت های آبی تمرکز شود بخصوص تمرکز بر توسعه این فضاها در مرکز شهر بجای استفاده از پارک های کوچک. همچنین در مورد تاثیر پوشش گیاهی بر دمای شهرها فصول سال نقشی اساسی دارند مانند اینکه اثر این پوشش در تابستان بیشتر از بهار است. در حالی که این تفاوت های گسترده در ویژگی خنک کاری با  تغییرات یافت شده مربوط به سطح آب بندی خاک و مقدار پوشش گیاهی مرتبط است که این می تواند اثرات خرد اقلیمی را توضیح دهد .

تأثیر و اهمیت سیستم های پوشش گیاهی نیز بستگی  به سازمان ساختار شهري مانند ساختار و نوع ساختمان دارد، پتانسیل کاهش دما با استفاده از پوشش گیاهی در مناطق متراکم ساخته شده بیشتر از مناطق با توسعه پراکنده است که این موضوع با توجه به جهت باد غالب و زمان شبانه روز تفاوت می کند.

درختان شهری که توسط اشخاص کاشته می شوند نیز در کاهش دمای شهرها با کاهش محدوده جزیره های گرمایی ( UHI ) تاثیر دارند. عملکرد اقلیمی درختان بستگی به ساختار فیزیکی آنها دارد مانند ساختار برگ و شکل تنه آنها بطوریکه درختان نازک تاج با برگ های پهن تاثیر خنک کاری بیشتری دارند. ا نواع سیستم های رونده گیاهی مانند سقف های سبز و دیوارهای سبز همچنین می توانند در تغییر بالانس انرژی شهرها نقش داشته باشند. مزیت مستقیم این سیستم ها این است که می توان آنها را به عنوان مکمل زیرساخت های آبی و سبز موجود و امکان استفاده از فضاهای آن که معمولا سبز نیستند اضافه نمود.,  دیوارهای سبز در واقع می توانند دمای دیوارها را کاهش دهند. و دمای داخل شهرها را در مناطق گرم و خشک تا 10 درجه کاهش دهند. عملکرد پوشش گیاهی بستگی به ساختار گونه آن دارد بطوریکه گونه های مختلف تاثیر متفاوتی در خنک کاری و نوع خنک کنندگی دارند مانند اثر خنک کنندگی تبخیری یا خنک کنندگی از طریق ایجاد سایه دقیقا مانند پارامترهای مدیریتی مانند میزان آبیاری و سطح آب موجود در لایه های خاک.

انتخاب و مدیریت پوشش گیاهی تحت شرایط تغییرات اقلیمی:

لازم به ذکر است که تغییرات اقلیمی تاثیرات مثبت و منفی بر روی ساختار گیاهان دارد اما در اکثر موارد افزایش تنش بر گیاهان و کاهش عملکرد و علایم زیستی بیشتر تجربه شده است. انتخاب گونه درختی مناسب برای رسیدن به  عملکرد بالای دمایی درختان اهمیت بالایی دارد. همچنین این نوع انتخاب در اثرات زیبایی شناسی و تاثیر بر سکونت گاهها نقش مهمی دارد. انتخاب مواد گیاهی متناسب و طراحی کاشت باید متناسب با شرایط آب و هوایی انجام گیرد. یک طرح کاشت معمولی برای مثال با فاصله 7.5 متری درختان در کنار پیاده روهای قابل نفوذ با خاک بدون پوشش که تا تاج آن گسترش یابد می تواند تاثیر خوبی در کاهش دما و کاهش تنش های آبی داشته باشد. تغییر در الگوهای بارش می تواند با عث افزایش فراوان نیاز به آبیاری در دوره خشکسالی گردد. موضوضعی که در زمان استفاده از گیاهان متراکم یا سطوح با نفوذپذیری پایین اهمیت بالایی دارد. نهال درختان عملکرد بالایی در کاهش دما و مقاومت در برابر کم آبی را دارند و از طریق سایه سازی در کاهش دمای شهرها مشارکت می کنند اما تاثیری شبیه به درختان چندین ساله و یا گونه ای از چمن ها که در افزایش رطوبت نقش دارند ندارند.                                                       .

پوشش گیاهی تحت تأثیر تنش زدایی، ناسالم یا مضر نیز سبب کاهش عملکرداکوسیستم می شود نشان می دهدکه سقف های سبز دمای هوا را تا 1 درجه کاهش می هند. این تاثیر زمانی که UHI قوی تر است در هنگام شب تا 50% افزایش می یابد. بخش هایی که دارای پوشش گیاهی هستند در طول روز گزمتر هستند  که این موضوع اهمیت طراحی، نگهداری و بهینه سازی فضای سبز را نشان می دهد.

نتایج مشترکی وجود دارد که نشان می دهد عملکرد سقف سبز و کاهش دما مرتبط با میزان پوشش گیاهی است. پوشش گیاهی متراکم منجر به کاهش جذب اشعه خورشید، سایه اندازی و اثر تبخیر سیستم گیاهی می شود. در یک سیستم پوشش گیاهی جذبی، چنانچه پوشش سطح تاریک تر باشد و عملکرد سیستم سقف سبز بسته به تبخیر باشد اثر آلبدو بدتر خواهد بود. بدین ترتیب، این راهکارهای طبیعت محور باید به گونه ای طراحی شوند تا پوشش گیاهی مناسبی را ایجاد کنند. همچنین شواهدی وجود دارد که ترکیب گیاهی و گونه یا تنوع عملکردی می تواند بر سطح تبخیر و تعرق و کاهش بارش باران شهری تاثیر بگذارد . برخی از رایج ترین گونه های با طراوت به طور معمول  می تواند میزان بقای بالا برای بخش قابل توجهی از کل پوشش بر روی سقف های سبز ایجاد کند اما به دلیل حفظ سازگاری فیزیولوژیکی خاصیت آب نگهدارندگی ، آنها نرخ تبخیر و تعرق نسبتا کم و در نتیجه ظرفیت خنک سازی پایین تر دارند. استفاده از گیاهان مناطق خشک که مصرف آب کمتری دارند برای افزایش تبخیر در دوره های خشکسالی می تواند روشی برای افزایش راندمان سقف سبز باشد. گیاهان همچنین می توانند در بالانس انرژی ساختمان ها بطور مستقیم تاثیر داشته باشند. نتایج مدل سازی نشان دهنده کاهش شدید استفاده انرژی و همچنین کاهش حداکثر درجه حرارت در ساختمان های نزدیک به پوشش گیاهی در مقایسه با مصالح سنتی ضد آفتاب مانند پرده ها و پانل ها است. حداکثر کاهش دما در حدود 20 درجه در سقف سبز در مقایسه با استفاده از پرده ها یا پانل های سایه انداز است. در ساختمان های مدرن، استفاده از  عایق ضخیم تر  بجای اهمیت دادن به لایه های بیرونی مهم تر است با این حال سقف های تثبیت شده با سقف سبز  چنانچه در لایه های نازک عایقی و با ضخامت بیشتری نصب شده باشند ، تاثیر بیشتری در کاهش هزینه مصرفی انرژی ساختمان در زمستان دارند.

 زیر ساخت های سبز، راهکارهای طبیعت محور و هیدرولوژی شهرها

تحقیقات نشان داده است که زیرساخت های سبز و راه حل های مبتنی بر طبیعت مانند سقف های سبز، باغ باران در کاهش سیل محلی، خسارت های اقتصادی و مشکلات در رویدادهای طوفان با دوره های بازگشت متوسط یا مکرر موثرند. با این حال، لازم به تذکر است که  که این تاسیسات کوچک در مقیاس بزرگ تاثیر کمی بر حوادث بارانهای فاجعه بار مانند سیل رودخانه، سیلاب ساحلی یا بسیار شدید، ابرهای انفجاری که بیشترین خطر را برای زیرساخت های شهری و جوامع می گذارند، دارند. بنابراین، لزوم  توجه و برنامه ریزی  بر روی مقیاس فضایی چندگانه برای سازگاری با تغییر بارش با تمرکز بر روی نصب و راه اندازی راه حل های محلی و توسعه مقررات منطقه بندی در  توسعه مسکن و همچنین برنامه ریزی برای ایمنی فعالانه  مناطق سیل خیز با در نظر گرفتن سیستم های یکپارچه زهکشی اهمیت بالایی دارد.

تحقیقات متعددی در خصوص کارایی و عملکرد سیستم های نصب شده توسط اشخاص در حال انجام می باشد. نشان داده شده است که سقف های سبز تاثیرات زیادی بر روان آب باران بخصوص در جریان پیک سالیانه دارند. سقف های سبز نازک ظرفیت محدودی برای ذخیره سازی آب باران در حوادث طولانی مدت یا با شدت زیاد دارند. سقف های سبز و سایر سیستم های گیاهی چنانچه از کود مایع یا اگر حاوی کمپوست غنی شده بدون مواد افزودنی مانند زغال چوب باشند  می توانند بر کیفیت آب تاثیر گذار باشند.                                               

گیاهان زینتی، بیوفیلترها بارانگیرها و یا انواع دیگر بسترهای  نگهداری کاشته شده، چنانچه فضای مناسبی داشته باشند راه حل های جایگزین برای دست یافتن به آب باران هستند. سیستم های زمینی را می توان با بسترهای ضخیم تر در مقایسه با سقف ساخت که استفاده از  درختان چند ساله بزرگ،درختچه ها و درختان کوچک را ساده می نماید. اساسا این سیستم ها بطور کارآمدی دارای قابلیت نفوذ و تبخیر می باشند.

جنبه های برنامه ریزی و طراحی زیر ساخت های سبز و راهکارهای طبیعت محور برای سازگاری با تغییرات اقلیمی

معرفی و ارتقا زیر ساخت های سبز اغلب تاثیرات خرد اقلیمی و ایجاد جزیره های سرد دارد و در کاهش گرمایش جهانی با به دام انداختن دی اکسید کربن نقش قابل  توجهی دارند از منظر برنامه ریزی این پرسش که در کجا و چگونه از این زیر ساخت ها از نظر سطح اولویت استفاده شود اهمیت دارد. در بخش قیل توضیح داده شد که انتخاب گونه و میزان پوشش گیاهی و نیز مقدار و سطح خاک و آب بندی در میزان اثرگذاری برای سازگاری چه میزان نقش دارد. هنگام برنامه ریزی و اجرای NBS در نظر گرفتن شرایط محلی موجود ملاحظات مهمی است. مطالعات متعدد نشان داده است که مورفولوژی شهری برای توضیح اثرات آب و هوایی نقش مهمی دارد.

توجه به فضای شهری در سطح استراتژیک، توجه به موفولوژی شهر و نیز داشتن اطلاعات کافی از جزییات جمعیت شهری در هنگام مکان یابی برای ایجاد NBS اهمیت بالایی دارد. سوالات زیر برای اطمینان از بازگشت سرمایه، اثرات زیست محیطی با توجه به کاهش تاثیرات تغییرات اقلیمی اهمیت دارند (1) در کجا جزیره های حرارتی بیشترین تاثیر را دارند؟( 2) در کجا جمعیت آسیب پذیر بیشتر سکونت دارند؟(3) در کجا کمبود زیرساخت های سبز و آبی بیشتر است؟ در اینجا اسناد و اطلاعات استراتژیک مانند نقشه های زیرساخت های سبز میتواند بعنوان ابزاری برای برنامه ریزی NBS مفید باشد.

با استفاده از فزآیندهای سلسله مراتبی رویکرد جدیدی برای چگونگی انتخاب و استراتژی اولویت بندی NBS در جهت کاهش دما و رابطه بین مورفولوژی شهر با زیر ساخت های سبز و کاهش دما ارایه می دهد. برای این کار روش ها و تکنیک های متعدد مدلسازی وجود دارد که از نظر پیچیدگی و دقت برای طراحی و برنامه ریزی استراتژیک جهت سازگاری با تغییرات اقلیمی با هم تفاوت دارند.  با این حال، برای اطمینان از تناسب محیط زیستی،  میتوان از فراخوان  برای جذب مردم محلی در فرآیندهای مختلف برنامه ریزی ، طراحی مشترک و مدیریت استفاده نمود. این موضوع را بعنوان یک مفهوم کلیدی برای اطمینان از پایداری راه حل های مختلف و ارایه فرآیندهای متعدد سازگاری بیان می کند.

از طریق گنجاندن سناریو و تکنیک های مدل سازی ضربه در یک فرایند همکاری، امکان اجرای NBS با  تضمین همکاری موثر و عدالت محیطی وجود دارد.

اقلیمی

فرآیند برایاجرای NBS در یک فرآیند همکاری باادغام تکنیک های مدل سازی

 

با اینحال زمانیکه تکنیک های مدلسازی وجود دارند نیاز به مهارت های مقامات محلی وجود ندارد.

این موضوع مانع استفاده از تکنیک های مدلسازی برای تحلیل پتانسیل اثرات آب و هوایی در فرآیندهای استراتژیک و تعاملی از طریق ارایه راهکارهای جایگزین در تجمیع با معرفی فضای سبز مختلف برای مداخله در تغییرات اقلیمی شهرها می شود.

نتیجه گیری

نتایج بدست آمده از این مطالعه که بر اساس مقایسه روش های معرفی شده و تمرکز بر راهکارهای طبیعت محور ( NBS ) انجام رفته عبارتند از :

  • زیر ساخت های سبز شهری ( UGI ) و راهکارهای طبیعت محور ( NBS ) دو راهکاری هستند که امکان سازگاری با تغییرات اقلیمی را فراهم می آورند.
  • این بررسی نشان می دهد که راهکارهای طبیعت محور ( NBS ) با توجه به در دسترس بودن و تاثرات اجتماعی و اقتصادی /ان ها کارآمدی بیشتری دارند.
  • بر اساس نتایج حاصله پوشش های گیاهی و روش های مدرن پوشش گیاهی می تواند میزان انرژی مورد استفاده در ساختمان ها و نیز دمای شهرها را کاهش دهد
  • درختان شهری بسته به ساختار فیزیکی و عملکرد اقلیمی از عوامل مهم در کاهش محدوده جزیره های حرارتی در شهرها هستند.
  • سیستم های رونده گیاهی بعنوان مکمل زیرساخت های آبی میتواننددر کاهش دمای شهرها موثر باشند.
  • راه حل های طبیعت محور ( NBS ) نقش مهمی در دستیابی به یک شهر جمع و جور قابل زندگی و پایدار آینده ایفا می کنند. گیاهان در اشکال مختلف و درجات متعدد بسته به نوع NBS و کیفیت و همچنین شرایط آب و هوایی و اجتماعی-محیطی می توانند به سازگاری با تغییرات آب و هوا کمک کنند.
  • استفاده از تکنیک های مدلسازی بهمراه فرآیندهای مشارکت محلی امکان اجرای NBS را در قالب یک برنامه ریزی استراتژیک فضای سبز را فرآهم می کند.
  • پیشنهاد می شود برای دستیابی به الگوهای توانمند به جهت سازگاری با تغییرات اقلیمی، با توجه به شکل و مورفولوژی شهرها ترکیبی از زیر ساخت های آبی و سبز بخصوص در مناطق با تراکم بالا استفاده شود. ضمن اینکه برای انتخاب زیر ساخت آبی و سبز ملاحظات مربوط به میزان آب قابل استحصال برای آبیاری و در خصوص زیر ساخت سبز توجه به نوع خاک و انخاب گونه های کم مصرف و غیر مهاجم اهمیت ویژه ای دارد. علاوه بر این گرایش به راهکارهای توزیع شده مانند دیوارهای سبز و سقف های سبز میتوانند علاوه بر کاهش دمای شهرها و کاهش حجم جزایر حرارتی تاثیر هرچند کمی برای سازگاری با اثرات هیدرولوژی تغییرات اقلیمی توجه گردد. از طریق ادغام تکنیک های مدل سازی با فرآیندهای مشارکت محلی، می توان یک  برنامه ریزی استراتژیک فضای سبز با مداخلات موثر بر محیط زیست و عدالت محیطی را تضمین نمود.

 

 

به پیج اینستاگرام ، کانال تلگرام  و ایتا “واژه” بپیوندید.

خبرهای مرتبط