به گزارش واژه، «شما جزو کدام دسته هستید؟ آن ۵۰ میلیون نفری که واکسن زدهاند؟ یا نه در گروه آن ۲۰ میلیون نفری قرار میگیرید که به هر دلیلی همچنان برای واکسنزدن یا نزدن مرددند؟! اگر جزو دسته دوم هستید تا چه اندازه اخبار ضد و نقیضی که میگوید «این واکسن را نزنید!» یا «منتظر فلان برند معتبر جهانی باشید!» روی تصمیمتان تأثیر گذاشته است؟ شاید هم اخبار و اطلاعاتی که نشان میدهد «این واکسنها هیچ تأثیری بر پیشگیری از کرونا ندارد» و «احیاناً اگر بزنید تا دو سال دیگر میمیرید» و «شاید هم همان لحظه که میزنید دچار تشنج یا لخته خون میشوید» هم برای شما ارسال شده باشد.
واکنش شما به این خبرها چگونه است؟ برخی البته در دسته زودباوران قرار میگیرند؛ همان عدهای که بدون کوچکترین آگاهی و تخصصی تا خبر یا مطلبی درباره کرونا دریافت میکنند سریع گزینه «ارسال به دیگران» را انتخاب میکنند و به خیالشان سهمی در آگاهسازی جامعه هم دارند. تعدادی البته بر خلاف آنها مقاومت میکنند و تا از منبع رسمی نشنیدهاند نزدیکترین گزینه برایشان «حذفکردن» است. اما برخیها تحت تأثیر این اطلاعات تصمیم میگیرند. کارشناسان اجتماعی تأکید دارند که ۸۰ درصد منابع اطلاعاتی مردم از فضای مجازی است اما این که چه تعداد از آنها تحت تأثیر این فضا قرار گرفته و مثلاً در موضوع واکسن دچار تردیدهای جدی شدهاند را نمیتوان روی نمودار آمار و ارقام نشاند.
با این حال همچنان نگرانیهای جدی از نشر اطلاعات غلط و شخصی که بعضاً به خاطر جذب فالوور بیشتر در فضای مجازی بهویژه اینستاگرام صورت میگیرد، وجود دارد؛ تردیدهای جدی که به دنبال این اخبار اتفاق میافتد البته راه حل مشخصی دارد. کافی است کمی صبر و حوصله به خرج دهید. نام دکتر را در سایت نظام پزشکی جستوجو کنید و مطالب بدون منبع را بدون معطلی حذف کنید. در مقابل، خودتان را برای شنیدن اخبار مفید و علمی آماده کنید و از فضای باز مجازی برای تبادل اطلاعات درست استقبال کنید!
بحث واکسن تفننی نیست
شهلا کاظمیپور، جامعهشناس، درباره انتشار مطالب تخصصی و علمی در فضای باز مجازی میگوید: «این مشکلی است که ما با توسعه شبکههای اجتماعی و بهویژه اینستاگرام با آن مواجهایم. به هر حال بعضی موضوعات حساس اجتماعی بیشتر در این فضا خودنمایی میکند.
سلبریتیها و اینفلوئنسرها در این فضا تأثیر ویژه دارند. بارها نیز تأکید کردهام که هر اتفاقی که در خارج از ایران میافتد چون نشأتگرفته از تحولات جامعه است در داخل نیز همین جریان به راه میافتد. اما از آنجا که تکنولوژی وارداتی است، بدون آن که فرهنگ درست آن جا افتاده باشد، تبعات منفی زیادی به جا میگذارد. مثلاً یکی از اتفاقاتی که اخیراً زیاد دیده میشود این است که کودکان وسیلهای برای امرار معاش و جذب فالوور خانوادهها شدهاند. اینها مسائل مبتلا به جامعه ماست که در موضوع واکسن بیشتر خودش را نشان داد و متأسفانه یک مسأله کاملاً پزشکی، رنگوبوی سیاسی پیدا کرد و موجب شد تا نگرش مردم نسبت به بعضی برندهای واکسن منفی شود؛ در حالی که قبل از این هیاهوها، تمام نگرانیها معطوف به نبود واکسن شده بود.»
او ادامه میدهد: «بحث واکسن یک موضوع تفننی یا غیر ضروری نیست که بگوییم هر چه درباره آن اطلاعرسانی غلط و با اهداف نادرست شود، اشکال ندارد. این بحث حیاتی است و مغفول نگهداشتن آن خطرناک است. بر خلاف باور عموم در این زمینه تنها وزارت بهداشت مسئولیت ندارد و نهادهای فرهنگی و اجتماعی و بویژه تبلیغاتی نیز باید ورود کنند. در این زمینه حتی باید از نهادهای بینالمللی که در این حوزه تجربه دارند و معتمد نیز هستند یا از ایرانیهای متخصص در خارج از کشور هم کمک گرفت.
بحث سلامت جامعه در شبکههای اجتماعی بسیار مهم است. چون یک مسأله فردی نیست و تبعات آن گسترده است. بر این اساس باید با افراد یا پیجهایی که در این حوزه اطلاعات غلط منتشر میکنند یا برای جذب فالوور دست به هر کاری میزنند برخورد جدی و قانونی شود. این فضا از این جهت نباید به حال خود رها شود. چون نتایج آن جبرانناپذیر است و باید روی این مسأله تصدیگری به وجود بیاید. وقتی با برخیها که تمایلی به واکسنزدن ندارند، صحبت میکنم میبینم از طریق این کانالها و شبکههای اجتماعی اغفال شدهاند و جالب این که روی یکدیگر هم تأثیر میگذارند و بدون لحظهای تفکر و تعقل برای هم ارسال میکنند. همان طور که در فضای فیزیکی یک ویروس میتواند شیوع پیدا کرده و دیگران را هم آلوده کند. به همین ترتیب در دنیای مجازی هم فرد ناآگاه و غافل میتواند روی دیگران تأثیر منفی بگذارد.
این بحث حقوق شهروندی است و در کشورهای دیگر هم کسی اجازه ندارد بدون آگاهی یا مدرک مستند حرفی بزند یا دیگران را اقناع کند که کاری را انجام بدهند یا نه! البته در بیشتر کشورهای پیشرفته آگاهیهای فردی و اجتماعی بالاست و کسی بهسادگی تحت تأثیر این فضاسازیها قرار نمیگیرد. ممکن است اینجا عدهای کورکورانه تقلید کنند اما آنجا این طور نیست.»
کاظمیپور معتقد است که اگر بخواهیم به صورت آماری صحبت کنیم باید بگوییم که مردم تقریباً ۸۰ درصد اخبار را از طریق همین شبکههای اجتماعی و فضای مجازی دنبال میکنند که بسیار نگرانکننده است چون باید اخبار از طریق منابع موثق و مراجع رسمی خبری دنبال شود. تأسفآورتر این که همین افراد اخبار را حتی بدون آن که بخوانند یا مطمئن شوند که درست است یا نه به دیگران ارسال میکنند و مثلی داریم که میگوید یک کلاغ چهل کلاغ که تیشه به ریشه فرهنگ ایرانی زده است.
متأسفانه تشکیل گروههای خانوادگی، کاری و دوستانه مد شده است و میبینیم که یک نفر عضو دهها و شاید هم صدها کانالی است که به جای آن که رسالت اولیهشان را انجام دهند مرتب اخبار تکراری پخش میکنند و ممکن است یک خبر نادرست بیش از ۵۰ بار در این گروهها بازنشر داده شود؛ بدون آن که منبع اصلی آن مشخص باشد. این اتفاق سستشدن بنیانهای فرهنگی جامعه را به دنبال دارد و باعث میشود تا سطحی نگری افزایش یابد. یکی از درگیریهای امروزی ما این است که آدمها دیگر عمیق نیستند؛ در حالی که در گذشته کتابخوان بودند. اما الان براحتی در روابط دوستانه و کاری اغفال میشوند چون تفکر از جامعه ما رخت بربسته است.
برخی از مطالب مربوط به واکسن مرجعیت رسمی ندارد
اما آیا افراد میتوانند در فضای مجازی از هویت واقعی پزشکی که دست به تبلیغات زده است مطمئن شوند؟ جواب دکتر کرمانپور به این سؤال مثبت است. برای همین به کاربران فضای مجازی توصیه میکند پیش از آن که دست به انتشار گسترده مطلبی تخصصی بزنند برای راستیآزمایی و حتی اطلاع از درجه پزشکی آن فرد به سایت نظام پزشکی مراجعه کرده و هویت آن پزشک را جستوجو کنند: «تمام مشخصات پزشک با عکس او در دسترس است و در همه گروههای حوزه پزشکی میتوان راستیآزمایی انجام داد. این چراغ راهی است که جلوی پای افراد وجود دارد تا هر اطلاعاتی را نپذیرند. فرض کنیم حتی آن فرد پزشک باشد و مطالبی را بیان کند که با کلیاتی که در سیستم تبلیغ میشود مغایرت داشته باشد، باز هم امکان شکایت وجود دارد یا این که میتواند اطلاع بدهد که در فضای مجازی اطلاعات نادرست غیرعلمی در حال اشاعه است. همکاران پزشک یا غیرپزشک هم میتوانند در صورت تمایل به تبلیغات در فضای مجازی مجوز قانونی دریافت کنند. در واقع امکان قانونمندشدن فعالیت فرد و تحت نظارت بودن آن وجود دارد.»
او ادامه میدهد: «از آنجا که ساختارهای اینترنت کمتر نظارتپذیر است و در دسترس خیلیها قرار دارد و کسی هم با افرادی که خارج از کشور هستند و به نام پزشک معتبر اطلاعاتی را منتشر میکنند نمیتواند برخورد کند، برخیها حتی به نام پزشک معتبر اطلاعاتی را منتشر میکنند. از این دست مطالب در اینترنت بسیار زیاد است که دست به دست هم میشود اما مرجع رسمی ندارد. در دوران کرونا برخیها به اسم پزشکان معتبر اقدام به انتشار مطالب خلاف واقع میکردند که شخصاً اگر به نام من بود با آن فرد صحبت میکردم تا مطلب پاک شود. یا مثال معروف آن مطلبی که فردی ادعا کرده بود هر کس واکسن کرونا بزند بعد از دو سال فوت میکند. جالب این که از این نوع مطالب حتی از وزارت بهداشت ایتالیا، آلمان و اسپانیا هم نقل قول شده است. بهترین راهکار این است که مردم از منابع موثق اطلاعات را دنبال کنند و منابع ناشناس را نپذیرند، چون برخی از این اخبار حتی منبع هم ندارند. البته بهترین کار آگاهسازی جامعه است.»
دکتر کرمانپور به شخصیسازی اطلاعات علمی در فضای مجازی به عنوان یکی دیگر از مشکلات موجود اشاره میکند و میگوید: «در علم، نظر شخصی هیچ جایگاهی نداشته و ندارد. هیچ پزشکی حتی اگر عالم باشد نظر شخصی خودش را مطرح نمیکند. وقتی مردم میبینند فلان پزشک شروع میکند به نظر شخصی دادن در رابطه با کرونا باید سریع نظر او را از حافظهشان پاک کنند.
یکی از کلیدواژههای حضور در فضای مجازی همین است که منبع مطالب مشخص بوده و نشان دهد که بر اساس چه تحقیق و مستندی منتشر شده است. البته معتقدم که باید در برابر انتشار مطالب غیرعلمی قاطعانه ایستاد و جوابی که داده میشود هم رسانهای شود تا مشخص شود مطلب مسموم بوده است. گاهی حتی حکم قاضی هم محرمانه است و مردم متوجه نمیشوند که فلان خبر کذب بوده است. در حالی که باید اهل فن این افراد را به چالش بکشند و مغایرت حرفهای آنها نیز رسانهای شود.»