پایگاه خبری تحلیلی واژه – جمال بیک زاده: در روزگاران قدیم که اعضای خانواده و فامیل شب نشینی را بیشتر دور کرسی مهرآگین بزرگان سپری می کردن و مانند امروز دنیای دیجیتال و گوشی های هوشمند گریبان مردم را نگرفته بود، قصه های حماسی و عاشقانه ای مانند عاشیق غریب، عباس و گول گز، شاه اسماعیل و علی خان و پری خانم، کوراوغلو، قاچاق نبی، ددهقورقود و … از ادبیات شفاهی آذربایجان، نقل و نبات صحبت های دوره همی ها و محافل بود. «عاشیق ها» این داستان را چون شهد به کامِ پیران و خُردان می ریختند و در لابلای آن، برایشان از مهر و محبت، از وفا و مردانگی و هزاران خصلت نیکو سخن می گفتند اما با گذشت زمان، این رسمِ شیرین اندک اندک رنگ باخت و ذایقه مردم دیگرگونه شد به نحوی که ادبیات و نَقل و داستان، به گنجه ها و پستوهای خانه ها خزید!
اصلی و کرم، داستان دختر و پسری به همین نام است که جزو عاشانه های ماندگار ادبیات شفاهی آذربایجان به شمار می آید. این داستان، به روایتهای گوناگونی در فرهنگ و ادبیات کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان، ترکیه، ارمنستان، گرجستان و برخی کشورهای آسیای میانه دارد. اما وجه مشترک همه این روایت ها، آن است که افسانه اصلی و کرم به دلیل آنکه تمثیل عشق پاک در آن تبلور دارد، جایگاهی به خصوص در ادبیات شفاهی ترکی آذربایجانی و حتی اقوام مختلف یافت و در این خصوص منظومهها، داستانها و نمایشنامههای بسیاری ساخته و پرداخته شد.
این داستان در اوایل سده دهم قمری و شانزدهم میلادی به وجود آمده و از همین زمان به بعد در میان مردم ایران، قفقاز، آسیای میانه و آسیای صغیر رواج یافتهاست. بسیاری این ماجرای را متعلق به ترکیه تلقی میکنند، چرا که ترکیهایها در تصاحب داشته های ایران تبحر دارند و امانتدار بهتری هستند اما پژوهشگران بر این باورند که خاستگاه اصلی این افسانه آذربایجان بودهاست.
«کَرَم» مسلمان عاشق «اصلی» دختری مسیحی میشود. اقوام دختر در مخالفت با این عشق فرا مذهبی مهاجرت میکنند. کَرَم ۱۱ سال به دنبال اصلی میگردد و دست آخر، هنگامی که دو عاشق به هم میرساند، کَرَم تحت تأثیر طلسم قاراملیک پدر اصلی آتش میگیرد و آواز یانیخ کَرَم که فی البداهه توسط اصلی خوانده میشود یکی از ارکان هنر عاشیقی است. این داستان در زمان حکومت صفویه شکل گرفته و چون تبریز در دوران صفویه پایتخت ایران بوده، بنابراین اساس داستان نیز از آذربایجان و محله قراملک تبریز شکل گرفته و توسط عاشیق ها به اقصی نقاط جهان منتقل شده است. به گفته اهالی بومی قراملک تبریز، باغ منتسب به قاراملیک پدر اصلی، با نام گوللو باغ ( محل دیدار اصلی و کرم) هنوز در این منطقه پابرجا است.
هر چند داستان اصلی و کرم با محوریت منطقه قراملک تبریز در سال ۱۳۹۱ به کوشش اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی در فهرست میراث ناملموس آثار ملی کشور جمهوری اسلامی ایران ثبت ملی شد ولی در حال حاضر مزار منتسب به این دو اسطوره در بین مزارع محله قراملک تبریز کنار اتوبان شهید باکری در وضعیت خوبی قرار ندارد.
سکوت محض اداره كل میراث فرهنگی، گردشگری وصنایع دستی استان آذربایجان شرقی و عدم نظارت کافی شهرداری تبریز باعث شده است قبور منصوب به این دو اسطوره، بدون آنکه کوششی برای معرفی این جاذبه فرهنگی و ادبی صورت بگیرد، رو به خرابی و ویرانی گذارد.
تخریب کامل قبر منتسب به اصلی و محاصره ساخت و سازهای غیرمجاز مزارع اطراف مزار کرم ارمغان دو سازمانِ نامبرده برای فرهنگ و ادب آذربایجان است.
به پیج اینستاگرام ، کانال تلگرام و ایتا “واژه” بپیوندید.