به گزارش واژه، «میانمایگی نوعی نگرش و شیوهای از زندگی است. بد نیست زیرا یک کمبود است. بد است زیرا تو به خودت اجازه میدهی در هر کاری به حداقل مقدار قابل قبول بسنده کنی. وقتی متوسط ای، مدام مواظبی: کاری انجام ندهی که غیرمعمول باشد، خطری نکنی، کشف نکنی، تلاش نکنی، اشتباه نکنی، خطایی ازت سر نزند و خلاصه نه ببینی، نه بیابی.
پا جای پای دیگران گذاشتن به تقلید و مقلد بودن در کار و زندگی، البته راحت و دستیاب است اما فعلیت و پتانسیل انسان کشف نشده و شکوفا نگشته، تلف میشود در عمری بیثمر به میانمایگی.
کسی که به خود اجازه داده در سایه متوسطبودن بماند، بهسادگی به فعلیت و پتانسیل کامل خود نمیرسد زیرا میانمایگان، فراتر از محدوده راحتی خود تلاشی نمیکنند.
وقتی میخواهید در حد متوسط بمانید، یعنی دارید، تواناییها و استعدادهای خود را پنهان کنید و اجازه میدهید که فرصتهای زیادی را از دست بدهید. شما اولین شغل در دسترس را میپذیرید؛ اگر چه واقعاً انتظارات شما را برآورده نمیکند. رابطه شما یکنواخت میشود و به خاطر راحتطلبی، تمام فعلیت/پتانسیلهایتان هدر میرود.
انتخاب متوسطبودن ممکن است آسانتر از رفتن به سمت رؤیاهایتان باشد. مورد دوم به معنای تلاشی است که نتایج مثبت فوری به شما نمیدهد اما بیرونرفتن و ریسککردن بسیار بهتر از زندگی در شرایطی است که شما را راضی نمیکند.
اگر قصد دارید زندگی خود را تغییر دهید در این درس با ما همراه شوید و راههایی برای غلبه بر متوسطبودن بیابید.
۱. یک هدف یا رؤیا برای انجامدادن تعیین کنید
من فکر میکنم وقتی ما فاقد رؤیا یا هدفی برای رسیدن و انجامدادن هستیم، متوسطبودن میتواند بهراحتی در زندگی ما جا بیفتد. به همین دلیل هیچ دارویی بهتر از این نیست که به چیزی فکر کنید که میخواهید به آن برسید و برای آن شروع به کار کنید. هر رؤیایی مهم است. از سفر به مکانی دور که به آن علاقه دارید، تا شروع کسبوکار خود. دوست دارید چه کار کنید؟
اگر اکنون رؤیایی ندارید یا نمیدانید چه چیزی میتواند رؤیای شما باشد، به فعالیتهایی فکر کنید که دوست دارید انجام دهید.
هنگامی که رؤیای خود را پیدا کردید، سؤال بعدی این است که آیا شجاعت تحقق آن را دارید. متوسطی به شما میگوید نمیتوانید این کار را انجام دهید. منِ معمولیتان میگوید این کار پیچیدهای است و از عهده انجام آن برنمیآیی یا انجام آن زمان زیادی میبرد. اما شما باید تجزیه و تحلیل کنید که آیا واقعاً این همان کاری است که میخواهید انجام دهید یا نه.
اگر واقعاً آن را میخواهید، راهی برای رسیدن به هدف پیدا کنید. به یاد داشته باشید که رؤیای بزرگ داشته باشید و این رؤیا را با اقدامات کوچک پیش ببرید. یک قدم کوچک روزانه مؤثرتر از اقدامی بزرگ در ماه است.
۲. با افرادی رفتوآمد کنید که به شما انگیزه میدهند
اگر با افراد متوسط ارتباط برقرار کنید، درست مانند آنها فکر و رفتار میکنید. این حرف من را اشتباه نگیرید! من نمیگویم به تمام روابط خود پایان دهید اما برایتان خوب است که افرادی را وارد زندگی خود کنید که به شما الهام و انگیزه میدهند. سر فرصت افرادی را پیدا کنید که به خواستههای خود رسیدهاند و آنها را در زندگی خود بگنجانید. خواهید دید که چگونه بهتدریج روشتان برای دیدن جهان تغییر خواهد کرد و یاد خواهید گرفت که راههای رسیدن به رؤیایتان را پیدا کنید.
۳. راه خود را بروید
اگر توجه کرده باشید دیدهاید، افرادی که به اهداف بزرگ دست مییابند کسانی هستند که از الگوهای عادی دور شدهاند. وقتی مسیر و مراحل مشابهی را که دیگران رفتهاند، دنبال کنید، نمیتوانید نتایج متفاوتی انتظار داشته باشید. جرات کنید راهی را انتخاب کنید که کمتر کسی آن را پیموده است؛ هر چند که مشکلات و دردسرهای بیشتری داشته باشد. شما بلافاصله نتایج مثبتی را نمیبینید اما هنگامیکه نتایج ظاهر شوند، باورتان نمیشود.
سعی کنید ذهنیت خود را تغییر دهید و اجازه ندهید هنگامی که دیگران به شما میگویند «داری اشتباه میکنی!» یا «کاری که داری انجام میدی شکست میخورد» ترس به شما چیره شود. به یاد داشته باشید که هر یک از ما باید راه خود را دنبال کنیم.
۴- ریسک کنید، حتی اگر مردم فکر کنند شما دیوانهاید
زندگی بدون خطرکردن بسیار خستهکننده است و شما را در معمولیبودن غرق خواهد کرد. خوب است به شغلی اکتفا کنید که بتوانید قبضهای ماهانه را پرداخت کنید اما مطمئناً زندگی چیزهای بیشتری از این دارد.
یادتان هست که به داشتن یک رؤیا یا هدف اشاره کردم؟ خوب، مطمئناً در حین تلاش بر ای رسیدن به هدف و رؤیایتان کسانی خواهند بود که به شما بگویند این کار غیرممکن است. واقعیت این است که صرف نظر از این که هدف شما چیست، همیشه افراد بدبین یا ترسویی هستند که از ترس، رؤیاهای خود را از بین بردهاند و اکنون سعی میکنند شما را نیز تشویق به چنین کاری کنند.
حتی اگر اشتباهی مرتکب شوید، بهتر است چیز جدیدی را امتحان کنید تا در بلاتکلیفی و تردید در مورد آن چه اتفاق افتاده باقی بمانید.
شما متولد نشدهاید که متوسط باشید
هر یک از ما مهارتها و ویژگیهای منحصربهفردی داریم و میتوانیم زندگی خود و دیگران را شکوفا کنیم. با این حال بسیاری از مردم در آن چه راحت و آسان است گیرکرده و تصمیم میگیرند از آن فراتر نروند.
شما یکی از آن افراد نباشید. شما نیز مانند بقیه عناصر جهان برای انجام کاری خاص به دنیا آمدهاید. شاید الآن نمیدانید که چیست یا واقعاً به آن اعتقاد ندارید اما این حقیقت است. فقط کافی است آن را پیدا کنید و گام بعدی را برای رسیدن به آن بردارید.»