• کد خبر : 6018
  • ورزشی
  • تاریخ انتشار : 12 آبان 1400 - 2:54 ب.ظ
  • اندازه فونت

چرا حال پرسپولیس خوب نیست؟

چرا حال پرسپولیس خوب نیست؟

«از احتمالات و توهمات و توجیهات که فاصله بگیریم با شواهد و مستندات و دلایلی مواجه می‌شویم که می‌شود با واکاوی‌شان به ریشه‌های ضعف و فترت این پرسپولیس رسید که دیگر شباهتی به تیم قهرمان ایران ندارد.»

 به گزارش واژه، «اوضاع نابسامان قهرمان پنج دوره اخیر لیگ برتر، طرفداران پرشمارش را نگران و عصبانی کرده است؛ طرفدارانی که پرسپولیس برایشان یکی از معدود دلخوشی‌ها در این روزگار سخت است. بعد از باخت به آلومینیوم اراک انگشت اتهام به سمت وزیر و وکیل و فدراسیون و سرپرست باشگاه و کادر فنی و بازیکنان بلند شده و هوادار عصبانی زمین و زمان را به هم می‌دوزد تا توجیهی برای نزول وحشتناک تیم محبوبش بیابد. کیفیت بازی پرسپولیس در بازی با آلومینیوم آن قدر پایین بود که نمی‌شد داوری را در جایگاه متهم نشاند. آلومینیوم که از قضا ۲۰ هفته پیش آخرین شکست پرسپولیس در لیگ را رقم زده بود آن قدر تیم بهتری بود که یحیی هم به شایستگی‌اش برای پیروزی اعتراف کرد. اما جز این، سرمربی پرسپولیس که همیشه بعد از هر شکست دلایلی فرامتنی و اغلب مبهم و کلی، با کلیدواژه‌هایی چون «نمی‌گذارند» و «نمی‌خواهند» رو می‌کند، این بار هم به کلید خوردن پروژه نابودی پرسپولیس از سوی برخی‌ها اشاره کرد. یحیی این بار دشمنی با خودش را هم یکی از احتمالات ممکن در پروژه نابودی پرسپولیس دانست. این که چه کسانی با چه جایگاه و قدرتی دنبال لطمه‌زدن به سرمربی پرسپولیس هستند موضوعی است که خود او باید بازش کند. از احتمالات و توهمات و توجیهات که فاصله بگیریم با شواهد و مستندات و دلایلی مواجه می‌شویم که می‌شود با واکاوی‌شان به ریشه‌های ضعف و فترت این پرسپولیس رسید که دیگر شباهتی به تیم قهرمان ایران ندارد.

قهرمان پنج دوره اخیر لیگ برتر در فصل فعلی جای تقویت، تضعیف شده است. تیمی که البته در حالی برای رقابت‌های آسیایی و لیگ آماده می‌شد که نه مدیرعامل داشت، نه اسپانسر و نه پولی در بساط. پرونده بدهی‌های کلان و طلب کالدرون و غیره را هم که همه می‌دانند. واضح است که پرسپولیس در مقایسه با رقبای سنتی و قدرتمندش، تیم رهاشده‌ای است. درباره عزمی که می‌گویند برای پاره‌شدن نوار قهرمانی‌های پرسپولیس وجود دارد، دلایلی به چشم می‌خورد که به‌سادگی نمی‌شود انکارشان کرد. چنین عزم راسخی اگر وجود داشته باشد، الزاما ربطی به تغییر دولت و وزیر ورزش ندارد و رد پای چنین عزم و اراده‌ای را می‌شود در ادوار گذشته هم مشاهده کرد.

اما چرا پرسپولیس همیشه بعد از هر زخمی که بر پیکرش وارد می‌شد، دوباره می‌ایستاد و می‌جنگید و موفق می‌شد؟ چون تصمیمات فنی درستی می‌گرفت و در مواردی هم مثل دو سال پیش از ضعف مفرط رقبایش بهره می‌گرفت. همه مشکلات ریز و درشتی که باشگاه پرسپولیس را گرفتار کرده و نقش و سهمش در ناکامی‌های تیم واضح است، قبول، اما نقش تصمیمات فنی نادرست را هم نباید فراموش کرد. تصمیماتی که از فصل نقل و انتقالات شروع شد؛ جایی که کادر فنی با از دست دادن نوراللهی همه انرژی‌اش را روی جذب رضا اسدی گذاشت. بازیکنی که یک سال بازی نکرده بود و به‌ عنوان سکونشین لیگ اتریش، با سر و صدای فراوان آمد و مستقیم هم وارد ترکیب اصلی شد. از همان بازی اول مشخص بود که این اسدی، آن بازیکن آماده سابق نیست. یحیی نمی‌توانست پیش‌بینی کند که مهره جایگزینش برای پرکردن جای خالی نوراللهی، به‌ دلیل دور بودن از شرایط مسابقه، از آمادگی لازم دور خواهد بود و برای تبدیل‌شدن به آن بازیکن مؤثر سایپا و تراکتور نیاز به زمان دارد؟!

تیمی که آشکارا از فقدان خلاقیت رنج می‌برد چرا باید بازیکن دست‌به‌نقد و مشتاق به بازگشتی چون سروش رفیعی را نخواهد؟ این بازیکن تا لحظه‌ای که از پرسپولیس ناامید نشد، جواب سپاهانی‌ها را نداد. احتمالا دلیل این تصمیم کادر فنی را باید در آن نیم‌فصلی که سروش رفیعی بازیکن پدیده و یحیی سرمربی این تیم بود جست‌وجو کرد؛ بلکه مربیگری سلیقه‌ای هم هست. بازیکن در دسترس دیگر، فرشاد احمدزاده بود که بعد از احیاشدن در فولاد می‌توانست در تیررس باشگاه قرار بگیرد؛ بازیکنی که البته دو سال پیش در آستانه آمدن یحیی به پرسپولیس و قطعا به درخواست او از تیم جدا شده بود. در این فاصله احمدزاده از آن بازیکن ناآماده و دیپورت‌شده از لیگ لهستان فاصله گرفته و یکی از بهترین‌های فولاد در فصل گذشته بود ولی پرسپولیس به هر دلیل برنامه‌ای برای جذبش نداشت تا او هم مثل سروش رفیعی پیراهن سپاهان را بر تن کند. حالا ماییم و تیمی که اگر مهدی ترابی و وحید امیری در آن آماده نباشند، به سختی می‌تواند روی دروازه حریفان موقعیت خلق کند. تیمی که سرمربی‌اش دفاع چپ استانداردی چون سعید آقایی را روی نیمکت می‌نشاند و امیری را در عقب زمین حبس می‌کند. تیمی که در فقدان دفاع راست استاندارد، سیامک نعمتی ذاتا هجومی را در این پست قرار می‌دهد و با وجود بی‌اعتقادی‌اش به مهدی شیری حاضر نمی‌شود یک بازیکن مطمئن در این پست جذب کند.

می‌شود به افت حامد لک که به‌تدریج دارد به همان دروازه‌بان نامطمئن سابق تبدیل می‌شود هم اشاره کرد. به از دست دادن میانه زمین به‌ دلیل ضعف مفرط هافبک‌ها و عقب نگه داشتن تیم به‌ علت کندی و سنگینی مدافعان میانی و به راهکار عجیب یحیی، که فورواردهایش را از زمین بیرون می‌کشد. می‌شود به مجموعه‌ای از اشتباهات و کاستی‌های فنی تیم اشاره کرد که معمولاً کوشیده می‌شود پشت مشکلات مالی و مدیریتی پنهان نگه داشته شود. این که پرسپولیس مدیرعامل و کارگزار ندارد، ارتباطی معنادار با تصمیمات غلط یحیی در پیش‌فصل، مسابقات آسیایی و لیگ ندارد. پرسپولیس با همین کادر فنی و تقریباً همین بازیکنان هم فینال آسیا رفته و هم پنجمین قهرمانی‌اش را جشن گرفته است.

این تیم همچنان می‌تواند مدعی باشد به شرطی که در کنار حل‌شدن برخی مشکلاتش (که وزارت ورزش به سهولت موارد مشابهش را برای رقیب سنتی «حل» کرد) ضعف‌های فنی‌اش را هم برطرف کند. واضح است که حال این پرسپولیس خوب نیست و این را می‌شود حتی در روزهایی که به پیروزی می‌رسد هم مشاهده کرد. تیمی که به شکل نگران‌کننده‌ای هر روز دارد بیشتر شبیه پرسپولیس دایی و درخشان می‌شود. این تیم بی‌متولی که حالا نه فقط در آسیا که در داخل هم وارد رقابتی نابرابر با رقبایش شده، چاره‌ای جز دیدن اشتباهاتش و تصحیح آنها ندارد. یحیی گل‌محمدی و حمید مطهری در قدم اول باید ابتدا اشتباهاتشان را بپذیرند. راهکار هم این نیست که تا پنجره باز شد برای جلب رضایت هوادار، هر بازیکن خارجی‌ای را با هر کیفیتی بخرند (به‌ خصوص که در این زمینه کارنامه قابل دفاعی هم ندارند). پرسپولیس ابتدا باید بتواند از همین بضاعت فعلی‌اش درست استفاده کند. فقط سه هفته از لیگ گذشته و با یک باخت آسمان به زمین نمی‌آید؛ نکته نگران‌کننده اما نه باخت به آلومینیوم که خارج از فرم بودن کلی تیم است. یحیی و همکارانش، باید مشکلات تاکتیکی فراوان پرسپولیس را حل کنند و طعنه‌زنندگان و همه کسانی را که قهرمانی‌های پی‌درپی پرسپولیس خار چشمانشان بوده، رها کنند. مشکل پرسپولیس در «متن» است، نه در «حاشیه». حتی اگر از حاشیه متاثر شده و لطمه دیده باشد، معضل اصلی تیمی که خوب بازی نمی‌کند، متن است. یحیی باید این تیم را نجات دهد و برای این کار باید در برخی از ایده‌های مربیگری‌اش که به هر دلیل جواب نداده، تجدید نظر کند. درست مثل ادوار گذشته، برای قهرمانی ششم هم هیچکس فرش قرمز پهن نکرده است؛ برای پیروزی و فتح باید سزاوارانه جنگید و تلاش کرد. این گوی و این میدان.»

روزنامه همشهری

خبرهای مرتبط