به گزارش واژه، «دو روز قبل از این که مدارس باز شوند و دانشآموزان دبیرستانی بعد از ۱/۵ سال سخت کرونایی به کلاس درس بازگردند، با مادر و پدر یکی از دانشآموزان که میدانستهاند کار نظافت منزل انجام میدهند، تماس گرفته و از آنها خواسته شده که یک روز عصر، طوری که پسرشان نفهمد، به مدرسه بیایند و کلاسها و سرویسهای بهداشتی را تمیز کنند. آنها هم میآیند، مدرسه را تمیز میکنند، پولشان را گرفته و میروند یا چون مدرسهشان سرایدار و بابای مدرسه ندارد ، مجبور شده که چراغهای خانه کوچک او را در حیاط روشن بگذارد تا مردم نفهمند که شبها کسی در مدرسه نیست.
اینها روایت چند مدیر مدرسه در منطقه ۱۵ تهران است که از کمبود نیرو به تنگ آمده و میخواهند قید مدیریت مدرسه را بزنند: «تا دو سال پیش اگر کمبود معلم داشتیم و باید پلههای اداره را بالا و پایین میرفتیم که به آقا یا خانم مدیر منابع انسانی بگوییم الان هفته سوم مهر است و چند کلاس مدرسه ما بدون معلم مانده، حالا باید علاوه بر معلم، دنبال نیروی سرایدار و خدماتی هم باشیم و به همه التماس کنیم که برای ما نیرو بفرستید که مدرسه در خطر است.»
چند بار از مدرسههایشان دزدی میشود. یک بار کابلهای تلفن را میبرند، بار دیگر دستگاه پرینتر و کپی را و این آخری هم چند رایانه که در آزمایشگاه بوده را و این جدا از معتادانی است که در کوچه مدرسه مینشینند و مواد میکشند: «وقتی مدرسه سرایداری ندارد که در آنجا سکونت داشته باشد و از اموال مدرسه محافظت کند، امکان دزدی و حتی کارتنخوابی در کنار آن بالا میرود؛ مخصوصا در محلههایی که فقر و بحرانهای اجتماعی مثل اعتیاد و کارتنخوابی زیاد است.»
مهدیه علیخانی، مدیر یک دبیرستان در منطقه ۱۵ تهران است که تأکید دارد نامی از آن نبریم. او سال گذشته چند ماه در مدرسه خوابیده با این تصور که بهزودی اداره برای او سرایداری میفرستد و مشکل حل میشود اما بعد از مدتی که میبیند خبری نشد، مجبور میشود با پول شخصی خودش مدرسه را مجهز به دوربین مداربسته کند: «این فقط مشکل یک یا دو مدرسه نیست. در منطقه ۱۵ تهران ۲۷ مدرسه هست که سرایدار ندارند اما جرأت نمیکنیم که نام آنها را رسانهای کنیم، چون امنیت مدرسه بیشتر از الان به خطر میافتد و احتمال دزدی در آن بالا میرود. چندین بار همراه مدیران دیگر مشکلاتمان را به اداره آموزش و پرورش منطقه و حتی آموزش و پرورش شهر تهران گفتیم اما میگویند نیرو نداریم، پول هم نداریم، بروید فعلا یک دوربین مداربسته بگذارید تا بعد فکری برایتان بکنیم.»
البته مشکل مدارس به کمبود معلم و سرایدار ختم نمیشود و برخی از آنها با کمبود نیروی خدماتی هم مواجه هستند. این را مدیر یکی از مدارس منطقه ۱۱ تهران میگوید که خود با این مشکل روبهروست: «در این سه سال بارها در جلسات آموزش و پرورش منطقه عنوان کردیم که با این وضعیت کمبود نیروی خدماتی چگونه ما نظافت کلاسها، سرویس بهداشتی و حیاط و راهروهای مدرسه را به خاطر کرونا بیشتر مد نظر داشته باشیم. میگویند که از بیرون یک نیروی خدماتی بگیرید که هفتهای دو بار بیاید و نظافت مدرسه را انجام دهد و بعد هزینه آن را از سرانه مدرسه بردارید. فکر هم نکنید که این وضعیت یک یا دو مدرسه است؛ بسیاری از مدارس تهران این معضل را دارند.»
آن طور که گفتههای مدیران مدارس از مناطق مختلف کشور نشان میدهد، کمبود نیرو هم در بخش آموزشی مانند معلم، مربی بهداشت، مربی پرورشی و … تبدیل به بحران شده و هم در بخش نیروی خدماتی مدارس به مرحله معضل رسیده است. به این بهانه با علی الهیارترکمن که تا دو ماه پیش معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزیر آموزشوپرورش بود، گفتوگو کردیم تا ببینیم دقیقا میزان مشکل در هر بخش چقدر است.
در پنج سال گذشته دائم از مدیران مدارس در شهرها و مناطق مختلف به صورت پراکنده اما مستمر گزارش داریم که ما دچار کمبود نیروی انسانی بهویژه معلم هستیم. چقدر این کمبودها جدی است و چرا حل نمیشود؟
موضوع کمبود نیروی انسانی در آموزش و پرورش به یک یا دو عنوان شغلی ختم نمیشود بلکه یک بسته کامل است؛ یعنی هم کمبود معلم، مربی بهداشت، مربی پرورشی، مربی کمکآموزشی داریم و هم با بحران نبود سرایدار و خدمتکار مواجه هستیم که اگر بخواهیم با عدد و رقم روایت کنم، بسیار بزرگ است، ولی بدانید که در بخش معلم ۱۹۷ هزار نفر و در بخش سرایدار و خدمتکار ۱۱۰ هزار نیرو در سراسر کشور کم داریم که نیاز به ساماندهی فوری دارد. بحث مربی بهداشت و پرورشی و… هم که بماند.
چرا در این سالها هیچگاه در کنار پرداختن به کمبود معلم در مدارس، به بحث نبود سرایدار یا همان بابای مدرسه و نیروی خدماتی که رقم آن بسیار بالاست، اشاره نکرده بودید؟
دلیلش این بود که اولویت برای آموزش و پرورش تامین معلم است که باید آموزش کودکان و نوجوانان را بر عهده بگیرد. در واقع این نیاز فوری است و تامین سرایدار و نیروی خدماتی در اولویت بعدی قرار دارد که مهم هم هست. البته فقط در تهران یا چند شهر بزرگ با کمبود نیرو روبهرو نیستیم، بلکه در شهرستانها این معضل دردسرهای بیشتری برای آموزش و پرورش ایجاد کرده است؛ مثلا از مدارس دزدی میکنند یا استهلاک مدرسه به این دلیل که کسی نبوده از ساختمان و اموال آن مراقبت کند، بالا رفته و مشکلاتی از این دست که دامنهدار هم شده است.
یعنی شما هیچ برنامهای را برای تامین این ۱۱۰ هزار نیروی مورد نیاز در بخش خدمات و سرایدار مدرسه دنبال نکردید؟
طبق قانون مدیریت خدمات کشوری، آموزش و پرورش امکان استخدام رسمی در این دو بخش را ندارد و باید از نیروهای شرکتی استفاده کند. ما به دنبال این بودیم که ۵۰ هزار نیروی شرکتی را در این دو بخش به کار بگیریم اما بودجه آن تامین نشد. ولی بدانید که هماکنون مدارس به ۷۰ هزار نیروی خدماتی و سرایدار نیاز ضروری و فوری دارند.
موضوع دیگر بحث کمبود معلم است که در چهار سال گذشته مدام از سوی شما و دیگر معاونان وزیر آموزش و پرورش تکرار شد اما هنوز حل نشده و میبینیم که کلاسهای درس در مناطق شهری با جمعیت بالای ۳۵ تا ۴۰ دانشآموز تشکیل میشود که غیراستاندارد هست. حالا هم که میگویید ۱۹۷ هزار معلم در مدارس کشور کم دارید. چرا این معضل برطرف نشد؟
بحث این بود که بازنشستگی انبوه نیروهایی که در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ استخدام شده بودند، به یکباره در سالهای گذشته شروع شد که همچنان هم ادامه دارد؛ یعنی هماکنون سالانه بین ۶۰ تا ۸۰ هزار نفر از فرهنگیان بازنشسته میشوند که رقم بسیار بزرگی است. این موج تا سال ۱۴۰۳ ادامه دارد و بعد به یک ثبات در بازنشستگی نیروها میرسیم که رقمی برابر با ۲۲ هزار نفر در سال خواهد بود. بنابراین اگر تا سال ۱۴۰۳ با برنامههایی همچون بهکارگیری نیروهای حقالتدریس، سربازمعلمان، معلمانی که در سن زیر ۵۰ سال بازنشسته شدهاند و همچنین با روش مازاد تدریس معلمان شاغل، کمبود را جبران و بعد هم تعادل و تناسب معلم در استانهای مختلف را برقرار کنیم، مشکل حل خواهد شد؛ فقط مسئولان فعلی آموزش و پرورش باید بدانند که این ایدهها موقت است و باید به فکر تامین نیرو با روشهای قانونی برای سالهای آینده باشند؛ چون دومین موج شدید بازنشستگی معلمان در سال ۱۴۱۵ رخ خواهد داد که میتواند آموزش و پرورش را با بحران بزرگتری از نظر منابع انسانی روبهرو کند.»