• کد خبر : 15817
  • یادداشت
  • تاریخ انتشار : 15 مرداد 1403 - 12:14 ق.ظ
  • اندازه فونت

ستارخان: من می‌خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق ایران باشد، شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟

ستارخان: من می‌خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق ایران باشد، شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟

همه چیز از ۲۱ آذر ۱۲۴۸ آغاز شد، وقتی حاکم تهران چند بازاری خوشنام را فلک کرد تا قدرت‌نمایی کند با اعتراض دو مجتهد تهران یعنی سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی به مواجه شد. اعتراضی که جرقه انقلابی مهم و تاثیرگذار در تاریخ ايران را رقم زد.

پایگاه خبری تحلیلی واژه – مجید پالوایه: ایرانیان در دوره ناصرالدین شاه، برای آموختن فن، سیاست، طبابت و تجارت به غرب سفر کردند، آنها در سفرهای خود با مظاهر دموکراسی در کشورهای دیگر از جمله مجلس قانونگذاری آشنا شده بودند. از سوی دیگر این افراد تحولات روسیه را نیز پیگیری می کردند. اعتراض رخ داده در تهران باعث شد تا مشروطه ایرانی شکل بگیرد.

گرچه تا زمان صدور تشکیل مجلس توسط مظفرالدین شاه برای مشروطه خواهان پرهزینه بود اما تحولات بعد از رسیدن محمدعلی شاه به سلطنت شکل دیگری گرفت.

مظفر الدین شاه در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ در پیامی به صدراعظم دستور تشکیل مجلس را صادر کرد او در پیام اول خود اشاره ای به نام مردم نکرده بود بر این اساس پیام دیگری نیز به آن اضافه شد تا نام مردم نیز به اسم مشروطه و تشکیل مجلس اضافه شود.

محمدعلی شاه پس از رسیدن به سلطنت به بهانه مخالفت با تعدادی از اصول قانون اساسی و همچنین به بهانه سو قصد به جانش تلاش کرد تا مجلس اول را منحل کند.

عدم موفقیت شاه قاجار برای انحلال مجلس راه خشونت بار در پیش گرفت.

وقتی کلنل لیاخوف به دستور محمدعلی‌شاه، مجلس را به توپ بست و تعدادی از نمایندگان، ازجمله میرزا ابراهیم آقاصبا، نماینده تبریز، را به شهادت رساند، ستارخان در تبریز به این وقایع اعتراض کرد.

محمدعلی شاه تلاش کرد تا به همگان بگوید قصد دارد مجلس قویتری تشکیل دهد اما کسی قانع نشد.

ستارخان در تبریز رهبری مشروطه خواهان را در را به دست گرفت. او در ١١ماه استبداد صغیر، رهبری مجاهدین تبریز، ارامنه و قفقازی‌ها را برعهده داشت و مقاومتی طاقت‌فرسا را به همراهی مردم تبریز که او را رهبر خود می‌دانستند رقم زد. ستارخان و باقرخان در این دوران اقدام به مذاکره با یکدیگر کردند و نتیجه این مذاکرات همراهی آنها با یکدیگر شد.

وقتی با موافقت انگلیس و محمدعلی‌شاه، قوای روس به سمت تبریز حرکت کردند، ستارخان و دیگر مجاهدین برای رفع بهانه تجاوز در تلگرافی خطاب به محمدعلی‌شاه نوشتند: «شاه به‌جای پدر و توده به‌جای فرزندان است، اگر رنجشی میان پدر و فرزندان رخ دهد، نباید همسایگان پا به میان گذارند. ما هرچه می‌خواستیم از آن درمی‌گذریم و شهر را به اعلی‌حضرت می‌سپاریم. هر رفتاری که با ما می‌خواهند بکنند و اعلی‌حضرت بی‌درنگ دستور دهند که راه خواربار باز شود و جایی برای گذشتن سپاهیان روس به ایران باز نماند».

محمدعلی‌شاه پس از این تلگراف به نیروهای دولتی دستور ترک محاصره داد؛ اما روس‌ها وارد تبریز شدند، ستارخان حاضر نشد از دولت روس اطاعت کند. در منابع آمده ستارخان به کنسول روس که می‌خواست پرچم سفید را به سردر خانه خود بزند، گفت: «جناب کنسول! من می‌خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق ایران باشد، شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟ هرگز چنین کاری نخواهد شد!»

 

سفر به تهران

هفتم ربیع‌الاول ۱۳۲۸ هجری‌قمری، ستارخان و باقرخان به دعوت محمدعلی‌شاه راهی تهران شدند. در بین راه از این دو مجاهد آزادی استقبال باشکوهی شد؛ هنگام ورود به تهران، نیمی از شهر برای استقبال به باغ مهرآباد شتافتند. آنها یک ماه میهمان دولت بودند؛ اما به ‌دلیل وجود سربازان، دولت باغ اتابک را به اسکان ستارخان و یارانش اختصاص داد. پس از اسکان مجاهدان، مجلس طرحی را تصویب کرد که به موجب آن تمامی مجاهدان و مبارزان غیرنظامی، ازجمله افراد ستارخان و خود او باید سلاح‌های خود را تحویل می‌دادند؛ اما یاران ستارخان از پذیرفتن این امر خودداری کردند.

این اتفاق باعث شد بین نیروهای دولتی و یاران ستارخان در باغ اتابک درگیری مسلحانه روی دهد که در نتیجه تیری به پای ستارخان اصابت کرد؛ پس از بهبودی، انتظار می‌رفت ستارخان به تبریز بازگردد؛ اما هرگز این اجازه داده نشد.

باقر خان نیز پس از فرار از قائله باغ اتابک به همراه هجده تن از همراهانش در قلعه شیخ وهّاب به کمین نیروهای محمد امین کرد طالبانی در نزدیکی قصر شیرین افتاد. محمد امین کرد طالبانی که دزد و راهزن بود به طمع اموال و سکّه‌ها ی او و همراهانش، نیمه شب با افراد خود سر باقرخان و همراهانش را در خواب بریدند و اجسادشان را در گودالی خاک کردند.

تلاش مجاهدان تبریز و دیگر نقاط کشور باعث شد تا مجلس دوم تشکیل شود.

پس از یک‌سال و چهار ماه و ۲۱ روز فترت، دوره دوم مجلس قانون‌گذاری در تاریخ ۲۴ فروردین ماه ۱۲۸۸ هجری شمسی افتتاح و نخستین جلسه رسمی آن سه روز بعد برگزار شد.

انتخابات این دوره به موجب نظامنامه انتخابات مورخ ۱۲ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ هجری قمری با محدود‌تر کردن مداخله شاه، به صورت غیرمستقیم و دو مرحله‌ای برگزار شد و برخلاف دوره اول مجلس که انتخابات آن در انحصار اصناف و طبقات بود، در این دوره انتخابات صنفی ملغی شد.

گرچه مشروطه ایران در سال‌های بعد به جای رسیدن به دموکراسی در ایران به پایان سلطنت قاجار و آغار سلسله پهلوی منتهی شد اما نباید از مجاهدت مشروطه خواهانی که جز اعتلای ایران اندیشه ای در سر نداشتند به سادگی عبور کرد.

 

به پیج اینستاگرام ، کانال تلگرام  و ایتا “واژه” بپیوندید.

خبرهای مرتبط