به گزارش واژه، زندگی در بافت فرسودهای که تنها مسیر دسترسی به آن عبور از کوچه ای که پلهها ی تنگ دارد، برخورداری از امکانات آموزشی، رفاهی و درمانی را برای اهالی حاشیه کلانشهر تبریز دشوار کرده است.
کمبود وسایل حملونقل عمومی در محدوده بافت فرسوده یکی دیگر از مشکلات موجود در این منطقه محسوب میشود تا ساکنان کوچههای پلکانی برای دسترسی به مراکز مهم شهری با مشقت مواجه شوند.
دشواری ساکنان محلات پلکانی تبریز
سکینه ۴۷ ساله، یکی از ساکنان محله ملازینال تبریز که خانه اش در آخرین نقطه پلکانها قرار دارد، میگوید: زندگی در این خانهها ما را با سختیهای بسیاری مواجه کرده است به طوری که هفتهها از خانه بیرون نمیرویم و تنها دلخوشیمان دورهم جمع شدن با همسایهها در بالای پلههاست.
او ادامه میدهد: کرونا هم این تنها دلخوشی را از ما گرفته و اغلب همسایهها از ترس و واهمه این بیماری از خانههای خود بیرون نمیآیند، فرزندانمان هم در خانه حبس شدهاند و تعطیلی مدارس در حال و روحیه آنها تأثیر منفی گذاشته است.
سکینه خانم میگوید: مساله امنیت اصلیترین نیاز ما و فرزندانمان است؛ با وجود خانههای متروکه، اینجا محفلی برای معتادان شده و در خطر است. این موضوع بیشتر منجر به سلب آرامش ساکنان محله شده است.
خانههایی پر فروغ بدون چراغ…
زهره ۳۹ ساله یکی دیگر از ساکنان در این محله هم به جمع افراد حاضر اضافه میشود و با ابراز ناراحتی میگوید: همان طور که پدران و مادرانمان میگفتند مهمان چراغی برای خانه است و خدا هیچ خانهای را بدون مهمان نکند، اما خانههای ما بدون چراغ بوده و هیچ مهمانی بخاطر وجود این پلهها یادی از فقیر و فقرا نمیکند.
او اضافه میکند: ما سالهاست به زندگی در این محله عادت کردهایم اما اقوام و دوستانی که اینجا ساکن نیستند سختشان است به خانه ما بیایند. حتی بهصورت مستقیم به ما میگویند که بالا رفتن از این همه پله برای رسیدن به خانههایمان برایشان سخت است.
این ساکن محله ملازینال اظهار میکند: کرونا هم معضل دیگری برایمان شده تا هیچ کس را نبینیم؛ یادش بخیر روزهایی که با آرامش از خانه بیرون میآمدیم و با اطمینان و بدون ترس، بعد از ساعتها دورهمی در بالای پلهها به خانه برمیگشتیم اما حالا آنقدر ترس در وجودمان است که انگار همه چیزمان کرونایی شده است.
او به کمبود فضای فرهنگی در این منطقه نیز اشاره میکند و میگوید: فضاهای ورزشی، تفریحی، آموزشی و بهداشتی از نیازهای زنان محلات حاشیهای است، اگر فضایی برای آموزش صنایع دستی باشد بانوان این محلات میتوانند بخشی از هزینه خانواده خود را تأمین کنند.
زهره اضافه میکند: من خودم از کلاسهای آموزشی استقبال میکنم و میدانم از همسایگان و دوستانم خیلیها تمایل دارند، اگر چنین فضایی فراهم شود شغل خانگی خود را آغاز کنند.
از کمبود فضای ورزشی، تفریحی تا معضلات شهری
آقا حبیب ۵۸ ساله یکی دیگر از ساکنان این محله هم که در پایین پلهها با فاصله از خانمها ایستاده و صحبتها را گوش میدهد، با صدای بلند میگوید: شما چه میدانید ما با چه مشقتهایی زندگی میکنیم… حق میدهم چون خودتان یک روز هم در این محله زندگی نکردهاید که درد ساکنانش را بدانید.
او ادامه میدهد: زمستان که بارش برف شروع میشود شهرداری تنها معابر اصلی را شنپاشی میکند و کاری با پلهها ندارد، شکستن دست و پای بچههای ما و حتی خودمان عادی شده و انگار یکی از برنامههای همه ساله ما است.
حبیب میگوید: برخی از کوچههای اینجا برق و روشنایی مناسبی ندارد، حالا فکرش را بکنید با این همه پله و سطح ناصاف کوچهها در تاریکی هم بخواهیم قدم بزنیم و از پلهها بالا برویم، ناامنی و مشکلات دیگر هم در این محله کم نیست.
این ساکن محله ملازینال با بیان اینکه مشکل دیگر این محله نبود جای پارک است، اضافه میکند: اگر نصف خانوادههای محله هم خودرو داشته باشند، چون بسیاری از کوچهها کمعرض و پلکانی است پارکینگی در خانههایشان وجود ندارد.
او با اشاره به کمبود فضای ورزشی و تفریحی در این محله ادامه میدهد: در محله ما فضایی برای ورزش و تفریح نیست، مجبوریم فرزندانمان را برای استفاده از امکانات ورزشی راهی محلههای اطراف کنیم.
حبیب آقا میگوید: کمبود بوستان محلی مناسب که عصرها سالمندان و همسایهها را گردهم جمع کند یکی دیگر از مشکلات این محله است، ما در این محله جایی جز همین پلههای کم عرض برای اجتماع و دورهمی نداریم.
کرونا و معضلات ناشی از آن برای دانش آموزان منطقه ملازینال
زهرا ۱۵ ساله هم در خصوص کمبودهای آموزشی و نیازهای همسالانش در این محله میگوید: از زمان آمدن کرونا که مدارس تعطیل شد مجبور به تهیه تبلت شدیم تا خودمان در خانه درس بخوانیم؛ ولی مثل گذشته نتوانستیم خیلی چیزها را یاد بگیریم چون آموزش چهره به چهره تاثیرش بیشتر از مجازی است.
زهرا ادامه میدهد: پلهها هم معضلی برای رفت و آمدمان شده که در این شرایط آموزشی نمیتوانیم در کلاسهایی که توسط گروههای جهادی هم برگزار میشود شرکت کنیم.
ضرورت برنامهریزی مدیریت شهری برای ساماندهی بافت حاشیهای
فریدون بابایی اقدم، رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای اسلامی شهر تبریز در این رابطه اظهار میکند: تبریز یکی از شهرهای مهم تاریخی ایران به شمار میرود که موضوع بافت فرسوده و حاشیه نشینی در چند دهه اخیر به آن اضافه شده، در کهن شهر اولینها با واقعیتهایی همچون بافت فرسوده روبهرو هستیم که مناسب با عصر حاضر نبوده و در بستر تاریخی کار شدهاند.
او اضافه میکند: بافت حاشیهنشین از چند مشخصه تشکیل شده و عمده آن این است که تفکیک موجود و ساخت و ساز بعدی این بافت از ضوابط خاصی تبعیت نکرده است.
بابایی اقدم ادامه میدهد: در کنار آن شکل سومی نیز در چند سال گذشته به این بافت اضافه شده است که به صورت طبقات فوقانی و حالت دیگری نیز از روستاهای اطراف که به شهر نزدیک هستند، بافت جدیدی به وجود آوردهاند.
او با بیان اینکه ساخت و سازهای غیرمجاز منجر به بافت ناکارآمد شده است، اظهار میکند: باید بحث درمان را پیش بگیریم و برای این موضوع هم در ساختار تکالیفی ارائه دهیم.
این عضو شورای اسلامی شهر تبریز در بخش دیگری از سخنان خود اضافه میکند: در کمیسیون شهرسازی تکالیف و قوانینی فرادستی از جمله قانون حمایت از بافتهای شهری و قانون حمایت از بهسازی و نوسازی این بافتها را داریم و متعاقب آن بهویژه در ماده ۱۶ از دولت سندی برای احیای بافتهای ناکارآمد خواسته شده است که در آنجا به شهرداریها و شوراهای شهر تکالیفی ارائه کرده است.
بابایی اقدم ادامه میدهد: از جمله این تکالیف، این است که شوراهای شهر باید شوراهای اجتماعی محلهای، سازمانهای مردمنهاد و مشخصاً دفاتر تسهیلگری محلات را شناسایی و راهاندازی کنند و در دو حوزه پیشگیری و درمان مسئولیت بدهند.
رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تبریز میگوید: قانونگذار، مشارکت مردمی و نحوه انجام آن را بر عهده شورای شهر گذاشته و در این راستا تلاش کردیم دفاتر تسهیلگری را برای مطرح کردن دغدغهها فعالتر کنیم.
این عضو شورای اسلامی شهر تبریز میافزاید: ضروری است شورای شهر و شهرداری در زمینه ساماندهی بافت حاشیهنشینی اقدامات اساسی را شروع کرده و برای چهار سال آینده برنامهریزی کنند.
بابایی اقدم با بیان اینکه لازم است با داشتن اطلاعات جامع نسبت به ساماندهی بافت حاشیه نشین اقدام شود، گفت: لازم است از اشتباهات گذشته درس بگیریم و به درستی اقدامات را پیش بریم.
*
بیتفاوتی به بهسازی بافتهای فرسوده موجب شده این بافتها هر روز فرسودهتر شود و مسئولان در طول سالهای اخیر نتوانستهاند فرآیندهای درستی در این راستا اندیشیده و قدمی مثبت بردارند. از سوی دیگر هم رسیدگی نکردن به بافتهای فرسوده و انجام ندادن اقدامی مؤثر به منظور احیای این گونه بافتها موجب شده منابع ارزشمند تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی از بین برود و چهره شهر نیز نازیبا و مخدوش باشد.
گزارش از سمیه گل محمدی