• اندازه فونت
برای کودکانی که ناگزیر بین مادر و پدر تقسیم می‌شوند!

داستان زندگی میان دو خانه

داستان زندگی میان دو خانه

برای بسیاری از کودکانی که والدینشان از هم جدا شده‌ اند، زندگی دیگر مثل قبل نیست. آنها حالا بخشی از هفته را با مادر و بخشی دیگر را با پدر می‌ گذرانند. این مدل زندگی که در ادبیات روانشناسی به آن «دو خانه‌ای بودن» می‌گویند، فرصتی است برای حفظ رابطه با هر دو والد، اما در عین حال چالش‌ ها و فشارهای خاص خود را دارد.

پایگاه خبری تحلیلی واژه – قمر طالبی: آرمین، ۱۲ ساله، هر هفته سه روز را با مادر و چهار روز را با پدر می‌گذراند. او با صدای گرفته و کمی دل‌ نگران می‌گوید: «وقتی خانه بابام هستم، دلم برای مامانم تنگ می‌ شود و زمانی که پیش مامانم هستم، دل تنگ بابام می‌شوم. بعضی شب‌ ها خوابم نمی‌برد. گاهی حس می ‌کنم باید بین آنها یکی را انتخاب کنم، از اینکه یکی‌ از آنها را از دست بدهم می‌ترسم.»
زندگی میان دو خانه تجربه‌ ای است که کودکانی چون آرمین با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. والدین پس از طلاق تلاش می‌کنند ارتباط فرزند با هر دو طرف حفظ شود، اما همین تلاش گاهی می‌ تواند کودک را سردرگم کند.
مادر آرمین درباره روزهای اول جدایی می‌گوید: «اولش خیلی سخت بود. آرمین گیج و مضطرب بود و نمی دانست چه کار کند. بعضی وقت ‌ها فقط کنارم می‌ نشست و سکوت می‌کرد. اما کمی که گذشت، به وضعیت جدید عادت کرد و حالا اوضاع کمی بهتر است. او حالا می‌داند که هر دو خانه، خانه خودش است و همیشه جای امن دارد.»
پدر آرمین نیز معتقد است: «بچه نباید درگیر دعواهای والدین شود. ما تلاش می‌ کنیم حتی وقتی با هم اختلاف داریم، جلوی او آرامش را حفظ کنیم.»
مریم، مادر دو فرزند دیگر که بین دو خانه رفت‌ و آمد دارند، تجربه مشابهی دارد: «در ابتدا بچه‌ ها خیلی سخت کنار می‌ آمدند. بعضی شب‌ ها تا صبح گریه می‌کردند. با کمک روانشناس، برنامه ‌ای دقیق و ثابت تنظیم کردیم و حالا آرام‌ تر هستند. دیگر احساس نمی‌کنند که باید بین ما یکی را انتخاب کنند.»
پدر یکی از کودکان هم می‌گوید: «خیلی مهم است که کودک حس کند هر دو خانه، خانه خودش است و مجبور نیست بین والدین یکی را انتخاب کند. وقتی این احساس امنیت وجود دارد، کودک راحت‌ تر با شرایط کنار می‌ آید و آرامش بیشتری دارد.»

پیامدهای روانی دوخانه‌ای بودن

دکتر سیده مریم موسوی، روانشناس کودک و نوجوان درباره این وضعیت توضیح می‌دهد: «کودک وقتی بین دو خانه رفت ‌و آمد می‌کند، مهم‌ ترین عامل، احساس ثبات درونی است. کودک باید حس کند خانه‌ اش فقط یک مکان نیست، بلکه فضایی از امنیت، تعلق و روتین است. اگر این ثبات فراهم نشود، کودک دچار اضطراب و سردرگمی می‌شود.»
او‌ ادامه می‌ دهد: «مطالعات روانشناسی نشان می‌دهند کودکانی که والدینشان جدا شده ‌اند، بیشتر در معرض اضطراب، افسردگی و مشکلات رفتاری قرار دارند. برخی از این کودکان ممکن است دچار افت تحصیلی شوند یا حس گناه کنند، به‌ ویژه اگر فکر کنند جدایی والدین تقصیر خودشان است.»
دکتر موسوی تاکید می‌کند: «هماهنگی والدین در قوانین خانه، خواب، تغذیه و فعالیت‌ های روزمره کودک بسیار اهمیت دارد. حتی کوچک‌ ترین اختلاف در شیوه تربیت می‌تواند کودک را دچار سردرگمی کند. کودکان باید بدانند که رفتار و قوانین در هر خانه متفاوت نیست و امنیت روانی آنها حفظ می‌شود.»

مزایا و فرصت‌ های دوخانه‌ای بودن

زندگی دوخانه‌ای مزایایی هم دارد. کودکان می‌ توانند از حمایت عاطفی و مالی هر دو والد بهره ‌مند شوند و روابط خود را با هر دو والد حفظ کنند. دکتر موسوی در این باره می‌گوید: «اگر والدین با هم هماهنگ باشند و تعامل سالم داشته باشند، کودک می‌ تواند از هر دو محیط یاد بگیرد و روابط اجتماعی و عاطفی قوی‌ تری پیدا کند.»
یکی از معلمان مدارس ابتدایی نیز در این باره می‌گوید: «گاهی کودکان دوخانه‌ای در کلاس دچار اضطراب می‌شوند، اما وقتی والدین همکاری دارند و روتین ثابت است، این اضطراب کاهش پیدا می‌کند و کودک می‌ تواند به خوبی تحصیل کند و با دوستانش ارتباط برقرار کند.»

راهکارهایی برای والدین

دکتر موسوی در ادامه توصیه می‌کند که والدین پیش از اجرای مدل دوخانه‌ای، با مشاور خانواده یا روانشناس کودک مشورت کنند. در این راستا رعایت چند نکته کلیدی می ‌تواند از بروز آسیب ‌های روانی برای کودک جلوگیری کند.
به گفته دکتر موسوی، تعیین چارچوب مشخص برای زمان‌ بندی و قوانین هر خانه، حفظ روتین ثابت و قابل پیش‌ بینی، توضیح شرایط به زبان ساده و متناسب با سن کودک و پرهیز از درگیر کردن او در اختلافات والدین، از مهمترین اصول اجرای موفق این مدل است.
او همچنین بر ضرورت ارائه حمایت روانی و عاطفی مداوم از سوی هر دو والد تأکید می‌کند.
دکتر موسوی می‌گوید: «والدین باید یاد بگیرند که اختلافات خود را پیش چشم کودک مطرح نکنند. فرزند نباید احساس کند باید طرف یکی را بگیرد. حتی کوچک‌ ترین نزاع می‌تواند اضطراب کودک را تشدید کند.»

آری زندگی میان دو خانه هم فرصت است و هم چالش. ایجاد چارچوب مشخص، حفظ ثبات و همکاری والدین عوامل مهم در کاهش پیامدهای منفی روانی و اجتماعی این مدل زندگی هستند. حمایت روانی و توجه به نیازهای عاطفی کودک می‌تواند تاثیر جدایی والدین را به حداقل برساند.
در نهایت، آنچه اهمیت دارد، نه تنها حضور فیزیکی والدین بلکه کیفیت تعامل و امنیت عاطفی کودک در هر دو خانه است. ایجاد فضای امن و پرمحبت به کودکان کمک می‌کند با شرایط پس از جدایی والدین بهتر کنار بیایند و رشد سالم داشته باشند.

انتهای پیام

 

به اینستاگرام، تلگرام، ایتا و روبیکای واژه بپیوندید.

خبرهای مرتبط