واژه / داستان ضربالمثل از این قرار است که در روزگاران گذشته، فردی خواست جایگاه “کوراوغلو” قهرمان آذربایجانی را بگیرد. بنابراین چشمان پدرش را درآورد تا مردم به او کوراوغلو بگویند. ولی مردم او را “کور کیشینین اوغلو” صدایش کردند.
حال، سالهاست بسیاری دوست دارند در حوزههای مختلف ورزشی، هنری و سیاسی قهرمان مردم آذربایجان شوند. در میان این افراد، ورزشکارانی هستند که نام و آوازهشان را مدیون تبریز و آذربایجان و تراکتورند اما خیر و برکتشان برای تهران و غیر آذربایجان است. تازه، انتظار دارند مردم آنان را افتخار آذربایجان بدانند. از این قبیل افراد که مصداق عبارت “کور کیشینین اوغلو” محسوب میشوند در بین سیاسیون و هنرمندان هم زیادند.
اما در این میان، هادی حجازیفری در سالهای اخیر پیدا شده است که با توان فردی خویش به جایگاهی در سینمای ایران رسیده و امروز میخواهد نام آذربایجان و ترک را بر سر زبانها بیندازد.
هادی با آتابای شروع کرد و دفاع جانانهاش در مقابل خبرنگار هتاکی که به ترکی بودن فیلم اعتراض میکرد، داستان قهرمانیاش را بر سر زبانها انداخت. اگرچه انتقادات زیادی به محتوای آتابای به عنوان یک اثر ترکی میتوان داشت اما آتابای و هادی محبوب شدند.
شاید در آن موقع، بسیاری استقبال مردم از آتابای را ناشی از جوزدگی میدانستند، اما هادی امروز با “موقعیت مهدی” آمد نه برای استفاده از موقعیت مهدی بلکه برای نشان دادن موقعیتهای مهدی و مهدیهای آذربایجان، تا بگوید؛ ما هستیم، بودیم و خواهیم بود. و جشنواره فیلم فجر نشان داد هادی میخواهد قهرمان مردم ترک باشد. میخواهد به واقع قدم در مسیر قهرمانانی چون باکریها، ستارخانها و کوراوغلوها بگذارد.
حجازیفر نشان داد؛ با آثار فاخر ترکی میتوان بر بلندای قله سینما و هنر ایران ایستاد و نشان داد زبان ترکی فقط زبان طنز نیست، زبان قدرتمندی است که هر کسی نمیتواند قدر و منزلت آن را بداند.
هادی امروزه “کوراوغلو”ی سینما و هنر مردم ترک است که نه تنها چشم پدر را کور نکرد، بلکه بر منزلت نام و آوازه زبان ترکی افزود. امروز میتوان مدعی شد؛ حجازیفر افتخار آذربایجان است و میشود با افتخار نامش را در میان قهرمانان ترک جای داد و بر زبان راند.