واژه / او معتقد بود انسان بدون رویا محکوم به نابودی است و دیر یا زود محو میشود اما داشتن رویا، این کیمیای زندگی بشری، پویایی و نشاط را به حیات او هدیه می دهد و روح آزرده را از سنگلاخ حادثه ها به سلامت می گذراند. در چارچوب چنین نگاهی، آدمی در تلاطم دست یازیدن به رویاهایش، جاودانه می شود و از همین روست که قهرمانان افسانه ای برای رسیدن به رویاهایشان داستان هایی ماندگار خلق کرده و برای رسیدن به آن تاخته اند، بارها زمین خورده و برخاسته اند و آخر الامر، سمندِ مقصود را به مقصد رسانده اند.
یوسفی نژاد هم بر همین محمل، “خانه”ای ساخت از جنس دل و پس از آن “قولچاق” (عروسک) را آفرید تا پرچم نامش در میان هنرورزان این مرز و بوم به اهتزاز در آید و همچون ستاره ای در آسمان آن بدرخشید. همچنان که “ده ده قورقود” با افسانه هایش، “کور اوغلو” با “قیرآت” و “نبی” با “بوزآت” سالهاست نقل داستان های قهرمانانه و عاشقانه مردم آذربایجان است، آوازه یوسفی نژاد هم با “ائو” (خانه ) و “قولچاق” (عروسکش) نقل هنر این دیار خواهد شد و سینه به سینه به نسل های بعدی منتقل خواهد شد.
“عروسک” اگرچه عروسک خواهد ماند ولی روز به روز بزرگتر ، بزرگتر و بزرگتر خواهد شد. “عروسک” بی شک جهانی خواهد شد چرا که اندیشههایی فراتر از یک عروسک پشتوانه اوست. اندیشه ای که سالها در دل یوسفی نژاد پرورش یافته و آموزههای سالهای جوانی و زندگی هنری و علمی او بوده است. این اثر هنری قدم اول را در فستیوال استانبول برداشته و آرام آرام می رود تا بر تارک هنر هفتم بدرخشد.
این فیلم اگرچه در جشنواره فجر به بهانههای واهی قربانی بدسلیقگی شد اما به واسطه قدرت فکری که در پشت سر دارد، بدون شک خانه نشین نخواهد شد و قدم در جهانی خواهد گذاشت که پر از خوف و خطر است و در دنیای پر تلاطمی راه و مسیر خودش را ادامه خواهد داد.
عروسک امروز چشم انتظار دیده شدن در سینمای ایران است و امید اینکه این اثر هنری با اکران در سینماهای ایران علیرغم فقدان سازنده آن، ارج ببیند و بر صدر نشیند!