به گزارش واژه، از سال ۱۳۶۴ شمسی، رژیم بعثی عراق تصمیم گرفت به اقتصاد نفتی ایران حمله کند و جلوی فروش نفت را بگیرد تا بلکه ایران تسلیم شود و بهقول خودشان از پا در بیاید. برای همین سلاحها و هواپیماهای جدیدی از فرانسه و آمریکا خریدند و نیروی هوایی عراق را تجهیز کردند و حمله به پایگاهها و تأسیسات نفتی ایران در خلیج فارس شدت گرفت.
ایران هم در مقابل اعلام کرد «اگر ما از صادرات نفت محروم شویم تمامی خلیج فارس محروم خواهند شد» و از حق حاکمیتیاش بر تنگه هرمز استفاده کرد و نظارت بر تردد کشتیها از این تنگه را افزایش داد. آمریکا هم که پشت پرده از عراق حمایت میکرد، این بار پرید وسط میدان و بر نیروهایش در خلیج فارس افزود تا نفتکشهای خارجی را اسکورت کنند و آتش جنگ بالا گرفت و خلیج فارس شد میدان جنگ ۱۰ ناوگان دریایی کشورهای غربی و ۸ ناوگان دریایی کشورهای منطقه که همگی در کنار صدام، علیه ایران میجنگیدند.
حملههای آمریکا و رژیم بعثی عراق علیه تأسیسات نفتی ایران برای جلوگیری از صادرات نفت و از پا درآوردن اقتصاد ایران انجام میشد
بلوایی بود…
تلاش ایران برای فروش نفت و اسکورت نفتکشهای ایرانی و تلاش صدام برای جلوگیری از صادرات نفت ایران به همراه دخالتهای سایر کشورها و آمریکا مجموعه حوادثی را رقم زد که به «جنگ نفتکشها» مشهور است. وضعیت اینگونه بود که در سال ۱۳۶۶ شمسی «حجم عظیمی از نیروهای آمریکایی روانه خلیج فارس شدند. این نیرو بزرگترین تمرکز نیروی دریایی آمریکا پساز جنگ جهانی دوم بود و کارشناسان آن را ششمین قدرت دریایی جهان به حساب آوردند. این نیرو شامل ۳۵ کشتی جنگی از جمله ناوهای نفربر و موشکانداز و کشتیهای مجهز به سلاحهای هستهای بود».
در همین جنگ نفتکشها بود که آمریکا به تعدادی از ناوچهها و سکوهای نفتی ایران حمله کرد و بلوایی بود در خلیج فارس. این هم روایتی دقیق از ماجرای حمله به سکوهای نفتی ایران: ۲۷ مهر سال ۱۳۶۶ آمریکا ۲ سکوی نفتی «رشادت» و «رسالت» در ۱۰۸ کیلومتری جنوب غربی جزیره لاوان و در میان آبهای خلیجفارس را منهدم و خسارات سنگینی به آنها وارد کرد که در این حمله چند نفر از خدمه غیرنظامی این سکوها مجروح شدند… بنابر گزارشهای رسمی، در این روز چهار ناوشکن آمریکایی «کید»، «هل»، «یانگ» و «لفت ویچ» به همراه ناوچه «ناچ» و رزمناو «استندلی» به پایانه نفتی «رشادت» حمله کردند و با توپهای سنگین طی ۸۵ دقیقه، یکهزار گلوله به آن شلیک کردند و چون هنوز بخشی از تأسیسات نفتی پابرجا بود، گروه ویژه تخریب را اعزام داشتند و بقایای سکوی نفتی را با دینامیت منهدم کردند. در این حمله، تنها ۲۰ دقیقه مهلت داده شد که کارکنان آنجا را تخلیه کنند. سپس یک گروه از کماندوهای آمریکایی به میدان نفتی «رسالت» که مدعی بودند در آن میدان نفتی، تأسیسات رادار و مخابرات وجود دارد، حمله کرده و تأسیسات را نابود کردند، در حالی که هیچگونه تأسیسات نظامی و راداری روی سکوهای نفتی یاد شده وجود نداشت.
قایقهای تندرو «عاشورا» عامل قدرت ایران در جریان «جنگ نفتکشها» بودند؛ قایقهای موتوری مجهز به مسلسل دوشکا و راکتانداز
هر روز و هر روز…
در جریان جنگ نفتکشها بیشاز ۵۰۰ بار به کشتیهای تجاری و نفتکشها حمله شد و حدود ۵۵ نفتکش از ملیتهای مختلف غرق شدند و بخشهایی از تأسیسات نفتی ایران و عراق در خلیج فارس آسیب دیدند یا بهکلی از بین رفتند. عاقبت چه شد؟ ایران پیروز شد. صدام به هدفش نرسید و ایران تا روز آخر جنگ تحمیلی، نفت میفروخت. و البته به این راحتیها هم نبود این پیروزی؛ جانهای عزیز دادند ایرانیها و خونهای پاکتر از آب طاهر بر خلیج فارس ریخت تا نفت ایران هر روز و هر روز از زیر آتش بگذرد و اقتصاد ایران در سالهای دفاع مقدس پا بر جا بماند.
در سالهای پایانی دفاع مقدس، حفاظت از جریان انتقال نفت ایران کاری بسیار دشوار و خونبار ولی عملیاتی روزمره بود.