• کد خبر : 15811
  • یادداشت
  • تاریخ انتشار : 14 مرداد 1403 - 8:16 ب.ظ
  • اندازه فونت

انجمن تبریز و قانون اساسی مشروطه

انجمن تبریز و قانون اساسی مشروطه

نفوذ انجمن ایالتی آذربایجان در میان مشروطه‌خواهان سراسر کشور موجب شده بود که روزنامه انجمن تبریز به عنوان ارگان این انجمن، مورد توجه همه علاقمندان به جراید قرار گرفته بود. در میان مجموعه‌ شماره‌های روزنامه انجمن تبریز نه تنها با اخبار مختلف درباره اتفاقات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مواجه هستیم، بلکه نکته بارز این نشریه، تاکید بر قانون و تبعیت کامل از مواد قانون اساسی مشروطه بود.

پایگاه خبری تحلیلی واژه – محمد رضا انزابی: قانون اساسی مشروطه که در روزگار خود تا حد زیادی از قوانین اساسی مترقی سایر ممالک بود توانست موجبات ترقی و توسعه فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه رهیده از نظام دیکتاتوری را فراهم آورد. لازم به ذکر است اهمیت نشریه انجمن تبریز علاوه بر تاکید بر قانونگرایی در آغاز مشروطیت، از جراید مهم در دوره استبداد صغیر نیز می‌باشد. انجمن تبریز آینه تمام نما و راستگو از چهره واقعی انقلاب مشروطه بود. در ادامه حیات این جریده در دوران سیاه استبداد صغیر، نیز که تمامی آثار مشروطیت و آزادیخواهی در کشور توسط محمدعلی شاه نابود شده بود، باز هم شاهد تاکید بر اجرای قانون اساسی مصوب در دوره اول مجلس شورا هستیم.

انتشار روزنامه‌های غیردولتی، یکی از پدیده‌های چشمگیر تبدیل نظام استبدادی به مشروطه در تاریخ معاصر ایران است. متعاقب سقوط نظام استبدادی و استقرار حکومت پارلمانی که آن تنگناهای سیاسی و حکومتی برای انتشار روزنامه‌های غیردولتی در داخل کشور نشر یافت که تقریبا تمام وظیفه‌ اصلی خود را دفاع از نظام پارلمانی، تحکیم و تثبیت مبانی حکومت مشروطه و تقسیم اندیشه‌های نوین سیاسی در میان مردم می‌دانستند. انجمنهای ایالتی یکی دیگر از نتایج تغییر سلطنت مستبد به حکومت مشروطه بودند.در میان انجمن‌های ایالتی، انجمن ایالتی تبریز از جهات مختلفی حائز اهمیت بود:

  • برخورداری از تشکیلات منظم و عضویت علما و تجار و اصناف
  • ارتباط با مجلس اول مشروطه
  • ارتباط فکری با مردم ایالات کشور
  • روشن‌بینی سیاسی وهماهنگی کلی فکری میان اعضای اصلی
  • ارتباط مستمر با مراجع مشروطه‌خواه عتبات عالیات
  • برخورداری از روزنامه پرمحتوا و حاوی گزارشات مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از اوضاع کشور

انقلاب مشروطه در ايران سبب ايجاد مجموعه ای از نهادها و ارگان های دموكراتيك و انقلابی مانند قانون اساسي، مجلس شورای ملی، مطبوعات آزاد، انجمن بلديه و انجمن‌های ايالتي گرديد.

مظفرالدين شاه در تاريخ چهاردهم جمادي‌الثاني 1324ق فرمان مشروطيت را صادر كرد و اولين دوره مجلس شوراي ملی مركب از نمايندگان طبقات اصناف، تجار، اشراف، ملاكين و شاهزادگان تشكيل گرديد.

يكی از نتايج انقلاب مشروطيت و تشكيل مجلس شوراي ملی تأسيس انجمن‌های ايالتی و ولايتی در مراكز ايالات و ولايات بود كه مشروطه‌خواهان در شهرهای بزرگ به تشكيل آنها دست زدند تا مسائل و مشكلات محلی را با نظر نمايندگان حل كنند. انجمن‌های مزبور نقطه اتكای نمايندگان مجلس به ويژه در زمان اختلاف ميان محمدعلی شاه و مجلس بودند. شدت اختلاف ميان شاه و مجلس منجر به بمباران مجلس توسط محمدعلی شاه گرديد و در زمان فقدان مجلس شورای ملی، انجمن‌ها نقش اساسی ايفا نمودند و با عزل محمدعلی شاه از سلطنت و جانشينی فرزند وی احمدميرزا، قانون جديد انتخابات توسط هيئتی از طرف دولت مركزی و با موافقت انجمن‌های ايالتی و ولايتی در تاريخ دوازدهم جمادی‌الثانی 1327ق تنظيم و انتخابات براساس آن برگزار گرديد.

پیدایش انجمن‌ها در ایران صدر مشروطه نمونه بارزی از این گونه نهادها و گامی برای نزدیکی به جامعه‌ای مدنی می‌باشد. اما در خصوص انجمن‌ها می‌توان گفت که به دلیل وجود و قرار داشتن آن‌ها در مرکز حکومت و نظارت بهتر دولت بر عملکرد آن‌ها به مرور زمان آن کار کرد ویژه خویش را از دست دادند. ولی  این روند شروع شده در جامعه ایرانی متوقف نشد. ایجاد «انجمن ملی تبریز» که بعدها به اسم «انجمن ایالتی آذربایجان» معروف گردید، باید آن‌ را از تحول‌یافته‌ترین و پیشرفته‌ترین نهادهای مدنی در جامعه ایرانی دانست که ویژگی بارز و راز مهم ادامه حیات جامعه ایرانی را کاملاً در خود داشت. این ویژگی عمده عبارت از این است که « تحرکات خود جوش و همکاری‌های اجتماعی و مسئولانه مردم در طی دهه‌های اخیر باعث ادامه حیات جامعه ایرانی شده است».

 

1. اقتصاد و تجارت:

انجمن تبریز از بدو پیدایش آن به مسائل اقتصادی و لزوم توجه به آن‌ها با دیدی فراتر از سطح جامعه آن دوره نگریسته است. از همان روزی که در زمان تحصن، صندوق اعانه پدید آمد که در آن حتی تأکید شده بود: «در اکل و شرب بنا بر مختصرات باشد» رویکرد اقتصادی انجمن معطوف به مسائل چندی شد.

مهمترین و راهبردی‌ترین این رویکردها اعلان نوعی (جنگ سرد اقتصادی) بر علیه بانیان فلاکت و بدبختی اقتصادی ایران می‌باشد. بر این اساس انجمن، ضمن استدعا از وطن‌پرستان و صاحبان همت درخواست می‌نماید «بیایید همت کرده سه متاع را که در مملکت خودمان هست و به عموم کفایت می کند پوشیده و رواج بدهیم و از خارجه نیاوریم.

دیگر اقدام اقتصادی حائز اهمیت انجمن، که در راستای تنظیم بازار فروش بدون واسطه به دست خریداران انجام شد، جمع نمودن رسم به جای مانده از دوران استبداد و یادگار زمان زورگیری‌ها یعنی«رسم نیمگز»ی می‌باشد، در خصوص این مورد باید گفته شود که آنها به اسم دلالی، افراد تازه وارد به شهر را فریب داده و مجبورشان می کردند برخی کالاها را اجباراً خریداری نمایند، این مسئله باعث بدنامی بازار تبریز و بی‌دین شمرده شدن اهالی آنها از سوی افراد تازه وارد می‌گردید. از سوی دیگر طایفه نیمگزها به محض ورود کالایی به شهر به جهت دلالی خودشان آن کالاها را برای اشخاص خاصی میخریدند و حتی در برخی موارد پرداخت پول اگر طرف از وابستگان دربار ولیعهد نیز بود یا به کندی پرداخت می‌شد یا باید فروشنده از آن صرف نظر می‌کرد. بر این اساس انجمن اینکار را به کلی موقوف و قدغن نمود و به اهل این طایفه اخطار شد تا شغلی علیحده اختیار نمایند و به جهت برخوردار شدن این عمل انجمن از نوعی حمایت قانونی قرار بر این شد، مردم در صورت مشاهده چنین عملی در بازار، این افراد را گرفته، با سه چهار نفر شاهد به انجمن اطلاع دهند که به توسط حکومت تنبیه شود و هر صنفی از اصناف نیز که به این واسطه داد و ستد نماید، نیز مورد تنبیه قرار خواهد گرفت.

اقدامات اقتصادی انجمن تبریز در حالی مطرح شده و اجرا می‌گردید که حامیان اصلی این اقدامات اصلاحی طبقه بازاریان و تجار تبریز می‌باشند.

اقدام دیگر انجمن از لحاظ اقتصادی، مسئله توجه به گمرکات تبریز است. گمرکات تبریز که کالایی وارد شده از روسیه و عثمانی را مستقیماً دریافت می‌کرد و به عنوان مهمترین محل واردات و صادرات ایران به روسیه و اروپا و بالعکس بوده است از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و این نکته ظریفی بود که از دید اعضای انجمن به دور نمانده است.

مسئله بانک ملی و تأسیس و تشکیل آن از عمده اقدامات مشروطه خواهان بود که اگر در آن دوره ابتدایی دچار کج‌اندیشیها و غرض‌ورزیهایی چه از داخل و چه از خارج نمی‌شد، میتوانست آن را حتی مهم‌تر از تأسیس مجلس شورای ملی برشمرد.

2.انجمن و امور اجتماعی

«انجمن ضمن جلسه‌ای مقرر میدارد، تا رسیدن قانون اساسی و قانون بلدیه در خصوصی واجب و اجرت فراشان، نظمی باشد به این ترتیب که هر «کدخدا» چند نفر فراش با مواجب داشته باشد و در هر محله چند نفر از معتبرین و تجار و اعیان مبلغی جمع کرده سه ماهه به کدخدایان جهت مواجب فراش بدهند. به شرط اینکه «رسم خدمتانه» بكلی موقوف گردد. این رسم خدمتانه از یادگارهای زمان استقرار ولیعهدهای قاجاری در تبریز بود که در آن فراشان هر محله‌ای که از پائین‌ترین و لجام گسیخته‌ترین افراد  انتخاب می‌شدند برای حراست از امنیتی که خود باعث ازبین رفتن آن می‌شدند. هر موقع در صورت اراده قادر بودند مبالغی از اهالی دریافت دارند.»

شهر تبریز به عنوان شهری تجارتی و صنعتی و با جمعیتی بالغ بر دویست و پنجاه هزار نفر دومین شهر مملکت ایران بعد از پایتخت به حساب می‌آمد. در دوران مشروطیت در آن هنگامی که امور شهری خصوصاً و امور ایالتی عموماً از انجمن سرچشمه می گرفت یقیناً باید تغییرات و تحولات عمده‌ایی در شهر اتفاق می افتاد. به عبارت بهتر می‌توان گفت که آماده سازی شهر برای جذب مظاهر آزادی و نوخواهی، لزوماً به یک خانه تكانی نیاز داشت.

در این راستا انجمن که نماد بارز حاکمیت مردم بر مردم و محلی برای استیفای حقوق تمام اقشار جامعه از صدر تا ذیل در نظر گرفته می‌شد، اقدامات مهمی انجام می‌داد که تا به الان نیز ادامه یافته است.

 

3.انجمن و آموزش

تبریز به عنوان اولین شهری که در آن مدارس به شیوه جدید و مدرن توسط حاج میرزا حسن رشدیه، به راه افتاد. در گستره آموزش و پرورش ایران از جایگاه والایی برخوردار میباشند مدارس شهر تبریز در دوران مشروطه نیز همگام با سایرین نقشی ویژه بر عهده گرفتند. این موسسات آموزشی که در آن آیندگان فردای این مرز و بوم تربیت می شدند، بعد از پیدایش انجمن در شهر روابط خاصی با آن برقرار کردند، بانیان این مدارس، نو آموزان آنها را ضمن وارد ساختن در دنیای تعلیم و تعلم، به آنها درسسیاست و «حب الوطن» نیز می آموختند.

در برخی جلسات انجمن شاگردان برخی مدارس به مانند «ادبیه» نیز حضور می یافتند و انجمن نیز برای تشویق آنها بیست و پنج تومان اعانه و هر هفته شصت روزنامه انجمن اعطا می نمود، در جریان روند مشروطه بعد از تاسیس انجمن، این ارتباطات گسترش یافته و به شکل خاصی در آمدند به گونه‌ای که وجود مدارس تبریز و انجمن را باید لازم و ملزوم همدیگر به حساب آورد. این مدارس با بسیج امکانات خویش در برهه‌های خاصی از زمان که انجمن نیاز به حمایت فراگیر مردمی داشت وارد عمل می‌شدند.

در جریان اعزام وکلای آذربایجان به تهران نیزشاگردان و نوآموزان مدارس تبریز جزو مشایعت کنندگان وکلای خویش بودند و آنها را به حمایت از مشروطه و قانون اساسی توصیه می‌نمودند.

این همراهی و هماهنگی زمانی شکل نهایی به خود می‌گرفت که اعضا و فعالان انجمن بنابر نظر انجمن درباره تعلیم و تربیت در پی احداث و تاسیس مدارس جدیدی بر آمدند، که این اقدام از سوی انجمن با شور خاصی منعکس می‌گردید: «بشارت و اعلان: مدرسه مبارکه موسوم به دبستان «نوبر» در محله نوبر و کوچه صدر، به همت اشخاصی غیور غیرتمند وطن پرست و با اهتمامات وافیه جناب آقای میرزا حسین خان (عدالت) تشکیل یافته و تحت نظارت افراد معتمد ذیل است: میرزامحمد علیخان، میرزا جواد پیشنماز، حاج محمد آقا عادل خان تاجرباشی، حاج رحیم آقا بادکوبه‌چی، حاج علی اکبر میلانی، میرزا محمودآقا سلماسی، حاج حسین ختایی و کربلایی علی موسیو که در این مدرسه بیست و پنج نفر اطفال فقراء، و یک صد نفر اطفال عادی با اعانه مشغول به تحصیل هستند»

 

4.انجمن و مذهب

هر حرکت و انقلابی در صورت شناخت دقیق و مطلوب از جامعه‌ای که از آن برخاسته است، می‌تواند قرین موفقیت باشد، شناخت نیازهای جامعه به عنوان بستر تحرکات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اصل مهم و فراموش ناشدنی به حساب می‌آید، به عبارت بهتر فعالان حرکت  اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می‌بایستی خود برخاسته از بطن جامعه باشند و اجزائی وارداتی نباشند، تا بتوانند تصمیم‌گیری صحیح و اصولی در قبال پیشامدها داشته باشند. رعایت سنن و آداب و رسوم یک جامعه برای حکومت کردن بر آن از اساسی‌ترین و در عین حال ابتدایی‌ترین لوازم اینکار میباشد، ذکر نکته‌ای نباید از ذهن دور شود و آن اینکه این رعایت آداب و سنن یک جامعه الزاما نباید فعالان حرکات اصلاحی را دچار تحجرگرایی بنماید بلکه باید سعی آنها بر این باشد که ضمن دوری از «عوام زدگی» که آفت حرکات اصلاحی است، جامعه را با همان سنن و آداب و رسوم با مظاهر فرهنگی و تمدن نوین آشنا و آنها را به مسیر صلاح و فلاح اندازند.

انجمن تبریز نیز از این قاعده مستنثی نبود و در یک جامعه سنتی و مذهبی می‌بایست کارکرد ویژه‌ای از خویش به ظهور می‌رساند. این نهاد بعد از پیدایش خود در شهر تبریز، ضمن مقابله با برخی اوهام وخرافات آمیخته شده با دین اسلام شروع به پیرایش این آئین شریف نمود، منع قربانی شتر در ماه ذیحجه الحرام که از مظاهر استبدادی و بازمانده از آن دوران بود و مقابله با برخی حرکات و نمایشات تحریف شده در مراسم عزاداری ماه محرم از این قبیل اقدامات انجمن به شمار می‌رفت.

روند روبه رشد پیوند انجمن و مردم و ارتباط مستحکم این دو از مجرای مذهبی، رفته رفته کارکرد خاصی به انجمن می‌بخشید. «روز یکشنبه قبل ازظهر به مناسبت بودن عید اضحی، بارکه به الله لنا و علی جمیع المسلمین، هیئت وکلا محترم در انجمن مقدس به پذیرایی از واردین و مجاوبه تلگرافات تهنیت مشغول بودند.»

حضور اعضا در عمارت انجمن در اعیاد و مراسمات مذهبی شكل خاصی به این نهاد مردمی می بخشید که البته این مراسمات با حضور ناطقین مشروطه گرم‌تر می‌شد. در آن مکان صحبت برخی موهومات آمیخته شده به دین حنیف نبود و مکانی نبود که در آن صرفا اسلام را در گریه و زاری و ندبه خلاصه کرده و بلافاصله بعد از متفرق شدن پشیمانی زود هنگام از یادها برود در این مکان و در این دوره، اسلام از منظر آزادیبخش بودن و دارا بودن برنامه خاصی جهت زندگی نوین مورد توجه قرار گرفته و سعی میشد چهره واقعی این دین مبین و مترقی آشکار گردد.

 

5.انجمن و نظارت بر مطبوعات

« مشروطه طلب آزادی قلم و زبان می‌خواهد، یعنی قدرت امر به معروف و نهی از منکر، نه اینکه صفت استبداد را از شما سلب کرده خود مالک گردد و دروغ و افترا هر چه بتواند بگوید.

در بحث اصلاح ساختارهای کهنه هر جامعه ای، مطبوعات و جراید نقش مهمی بر عهده می گیرند به عبارتی مطبوعات زبان گویای یک جامعه رو به ترقی می باشند که در آنها نظرات متفاوت و دیدگاه‌های متضادی در عرصه قلم به مبارزه برمی‌خیزند. از لحاظ مطبوعات و کار کرد آنها تبریز اهمیت خاصی دارد.

جراید و مطبوعات تبریز در این دوره به دلیل برخورداری از آزادی نسبی ضمن منعکس نمودن درخواست‌ها و مطالبات مردمی گامی بلند در راستای احقاق حق ملت ایران برداشته و در این راه پیشقدم‌ترین مطبوعات زمان خویش به حساب می‌آمدند.

جرایدی مانند انجمن، مجاهد، آذربایجان، ناله ملت و تبریز و موارد متعدد دیگر از این نوع، در تبریز آن دوره منتشر می گردیدند، اما موضع انجمن درقبال این نشریات مبتنی بر «کنترل و نظارت» آنها استوار بوده است. که ضمن رعایت قانون اساسی، نشریات آن دوره که اغلب تحت حمایت انجمن بودند را موظف به رعایت نکات قانونی و حدود وظایف خویش می‌نموده است و به عبارت بهتر هیچوقت انجمن تبریز به سوء استفاده از موقعیت به عمل آمده در سایه حاکمیت خویش بر شهر نیامد و همیشه و در همه حال مدافع شخصیت و اخلاقیات جامعه بوده است.

بر طبق اصل بیستم متمم قانون اساسی، عامه مطبوعات غیر از کتب ضلال و مواد مضره به دین مبین، آزاد و ممیزی در آنها ممنوع است ولی هر گاه چیزی مخالف قانون مطبوعات در آنها مشاهده شود نشر دهنده یا نویسنده بر طبق قانون مطبوعات مجازات می شود اگر نویسنده معروف و مقیم ایران باشد. طابع و ناشر و موزع از تعرض مصون هستند.

به تبع این اقدام، نظارت بر مطبوعات توسط انجمن اعمال می‌شود و بر این اساس است که به دستور انجمن ایالتی ارگان آن، یعنی جریده انجمن به دلیل درج مطالبی – در نمره110مورخ سوم جمادالثانی ۱۳۲۵ق . که مربوط به سالگرد قتل عبدالحمید در تهران می‌باشد و در آن این چنین عنوان شده بود: «الحق روضه خوانها گریز خوبی به  کربلا زده، گفتند (سند ذاکرین که ذکر مصیبت حضرت سیدالشهدا را می‌کنند کتاب و روایت است) که از مستبدین و ظالمین شمر چنان کرد و سنان چنان نمود خولیچه گفت… الهی به حق خون  ناحق حضرت حسین نسل مخالفین و مستبدین را از روی زمین بردار و رسوا و ذلیل بفرما. در ادامه همین مطلب در خصوص فقره حاج شیخ فضل الله آمده است. ایشان  به همراه حاج میرزا حسن مجتهد و حاج آملی و دیگر اخوان مستبدین در زاویه حضرت عبدالعظیم هستند و از حرکاتشان بوی فتنه و فساد مشموم است. که «الفتنه اشد من القتل» و طبق آیه صریحه خداوند این گروه قاتلین ملت هستند و طبق فتوای حجج الاسلام این طایفه حکم کافر حربی را داشته و واجب القتل‌اند».

برای اینکار در خصوص مجاهد باید نگاهی به حوادث، شهر در آن دوره انداخت زیرا اختلافات مجاهدین مرکز غیبی، با سایر مجاهدین شهر و اغلب متجاهدین باعث شده بود تا دیدگاه‌های برخی اعضای انجمن ایالتی در خصوص آنها تغییر یابد. از سویی وجود اشخاصی مانند حاج میرزا ابوالحسن انگجی در انجمن ایالتی که از مخالفان سرسخت مجاهدین بود، دست به دست هم داد و به محض اینکه در «مجاهد» نوشته‌ای تحت عنوان «مکتوب از نجف» منتشر شد تمام درها به روی آن بسته گردید. و به دنبال انتشار آن، انجمن ایالتی، «ضمن جلسه ای با حضور علماء و «امین التجار و حاج میرزا ابوالحسن انگجی، دستور تنبیه و حتی اخراج سید محمد شبستری ملقب به ابوالضیاء را صادر نمود.

 

به پیج اینستاگرام ، کانال تلگرام  و ایتا “واژه” بپیوندید.

خبرهای مرتبط