به گزارش واژه، با وجود اینکه با شیوع ویروس کرونا چندی است که دورهمیها کمرنگ و بیروح شدهاند اما باز معمولاً در دورهمیهای خودمانی و خانوادگی این مسئله به وضوح مشاهده میشود. افرادی که با هم نسبت دارند و بنا به دلایلی دور هم جمع شدهاند اما هر کسی غرق در تنهایی خود در گوشه و کناری دنج لم داده و موبایل به دست همانند معتادان اینترنتی شبکههای اجتماعی را بررسی و صفحات مد نظر را بدون هدفی مشخص بالا و پایین میکند. هر کس در اینگونه جمعها غرق در دنیای خود و در حال درددل کردن با دوست اجتماعی یا فرد دیگری در آن سوی خط است!
در دنیایی ولنگار گرفتار شدهاند
از مهمترین آفات زندگی در عصر کنونی، وابستگی بیش از حد به فضای مجازی و شبکههای گوناگون اجتماعی است. البته بهتر بود نام اینگونه شبکهها و دوستها اجتماعی نباشد، بلکه اشتباهی باشد! با نگاهی دوراندیشانهتر به موضوع، میبینیم که چه بسیارند آدمهای گرفتاری که درددل در دنیای ولنگار مجازی و گشت و گذار بیهدف در صفحات وب را به رتق و فتق امور و همکلامی با عزیزترین افراد خانواده و اقوام خود ترجیح میدهند و اوقات خود را همچنان به بطالت میگذرانند. چه بسیارند مردهایی که بیتفاوت نسبت به همسر خود تا طلوع صبح با گوشی ور میروند و پستهای اینستاگرامی دیگران را لایک کرده و برایشان نظر مینویسند. همانانی که برای سفره شام دیگران نظر میدهند اما برای اوضاع و احوال زندگی مشترک خود به خصوص مسائل مربوط به همسر خود هیچ نظری ندارند.
خستهاند اما باز رها نمیکنند
چه بسیارند آدمهایی که خود خسته از مجازستان هستند اما باز این فضای غیر حقیقی را رها نمیکنند. افرادی که عاقبت کار زندگی مشترک و زناشوییشان به دلیل همین پرسه زنیهای بیخودی در فضای مجازی و شبکههای متنوع اشتباهی نه اجتماعی به راهروهای دادگاههای خانواده کشیده شده و در پروسه طلاق و جدایی از هم همچنان بلاتکلیف هستند. با توجه به دیدگاه نظریه پردازان و صاحبنظران این حوزه اتکا به اینترنت و فضای مجازی ممکن است در نگاه اول آسانترین راه ارتباطگیری تلقی شود اما حقیقت این است که فضای نامطمئن مجازی نمیتواند ملاک دقیق و قابل اعتنایی برای یافتن افراد دیگری به منظور تعاملات اجتماعی به حساب آید اما افراد با حضور در این فضای ناامن مجازی و شبکههای متنوع و گوناگون اجتماعی و استفاده از گونههای مختلف این رسانهها از مزایای کاذب حضور در این اجتماع نظیر حمایت اطرافیان، اطلاعات، عواطف و احساسات به گونهای غیر واقعی برخوردار میشوند و فقط در این اجتماعات مجازی سیر میکنند.
اختلال افسردگی و وسواس فکری
آنچه از پژوهشهای انجام شده به دست آمده است، نشان میدهد در پی اعتیاد اینترنتی، اختلال وسواس فکری نیز رخ داده و به حدی پیشرفت میکند که روند عادی زندگی افراد را مختل میکند و به تبع آن ممکن است افراد به مشکلات روانشناختی دیگری مانند اختلال افسردگی اساسی، خلق افسرده، خلق مضطرب، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال هراس و اختلال بیاشتهایی عصبی، اختلال پرخوری عصبی نیز مبتلا شوند. از این میان بیشترین آمار مربوط به خلق افسرده است که در مطالعات روانشناختی مشخص شده است در پی اعتیاد به وب گردی، در بیش از ۷۵ درصد موارد اختلال وسواس فکری و خلق افسرده نیز با هم رخ میدهند و در ۲۵ تا ۳۰ درصد بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری، اختلال افسردگی اساسی نیز وجود دارد که معمولاً این افسردگی بعد از اعتیاد به فضای مجازی در افراد به وجود میآید. یعنی میتوان آن را یکی از اثرات جانبی اعتیاد اینترنتی در نظر گرفت. علاوه بر آن، خلق افسرده، خلق مضطرب و عوامل استرس زا نیز میتوانند افکار مزاحم را برانگیزند.
معتادهایی که مجازی شدهاند
این روزها نه تنها کودکان، نوجوانان و جوانان بلکه افراد میانسال و سالخورده هم دچار اعتیاد اینترنتی شدهاند. به نوعی میتوان گفت همه معتاد فضای مجازی و اینترنت شدهاند. از نظر روانشناسان وابستگی مفرط و اعتیاد اینترنتی تنوع گستردهای از رفتارها و مشکلات را در بر میگیرد. مانند انواع اعتیادهای دیگر، اعتیاد اینترنتی نیز نوعی اختلال و بینظمی روانی – اجتماعی با مشخصههایی چون علائم کنارهگیری، اختلالات عاطفی و از هم گسیختگی روابط و مناسبات اجتماعی است و همانند انواع دیگر اعتیادها، اعتیاد به اینترنت با علائمی چون افسردگی، کج خلقی، بیقراری، از هم گسیختگی روابط اجتماعی و افت تحصیلی همراه است.
اعتیاد اینترنتی، بیماری فراگیر اجتماعی
اعتیاد به اینترنت جنبههای مختلفی دارد که مهمترین آن، اعتیاد به چت های اینترنتی ، وبگردی و جست و جوی بیش از اندازه اطلاعات غیر ضروری است. هر یک از محیطهای اینترنتی ای که افراد به آن معتاد میشوند، دارای آثار خاصی است. از مهمترین آسیبهای آن نیز میتوان به کمرنگ شدن ارتباط رو در روی افراد و اعضای درون خانواده با یکدیگر اشاره کرد. اگرچه اعتیاد به اینترنت نسبت به دیگر انواع اعتیاد، شناخته شده نیست، اما به دلیل تأثیر ناسالمی که بر روابط خانوادگی و آداب و معاشرت بین افراد میگذارد، خطرناک است و باید به صورت اصولی درمان شود. جالب اینجاست که طی اظهاراتی که روانشناسان و صاحبنظران این حوزه داشتهاند، از این عادت نامطلوب به عنوان یک بیماری فراگیر اجتماعی نیز یاد شده است.
جستوجوی خوشبختی در فضای مجازی
همه اینها در حالی است که برخی زوجین هم انگار دیگر یکدیگر را نمیبینند و فقط به دنبال خوشبختیهای دیگران از روی چند عکس دروغین هستند. معیارهای زندگی مشترک و مفهوم تفاهم به کلی جابهجا شده است. آنها بر اساس عکسهای جراحیهای زیبایی همسر انتخاب میکنند و این تب تند زیبا شدن دیگر به خانمها ختم نمیشود بلکه این روزها مردها و پسران جوان هم به دنبال زیباییهای غیر متعارف هستند و تمام این مشکلات از انزوای احساسی، کلامی، روانی و عاطفی آدمها سرچشمه میگیرد. در سلسله تحقیقات و پژوهشهای انجام شده از سوی کارشناسان، روانشناسان و پژوهشگران این حوزه، رابطه بین عقدههای دوران کودکی و پناه آوردن به دنیای مجازی به اثبات رسیده است.
سردرگمی، ارمغان قلبهای توسریخور اینستاگرامی!
ما را از کودکی به برتر بودن عادت دادهاند. ما همیشه باید نسخهای برآورده نشده از خواستههای والدین خود میبودیم. ما همیشه باید هزار قدم از دیگر همسالان خود جلو میزدیم تا برچسب موفقیت بر ما میزدند. مطالعات نشان میدهد وقتی به خواست کودک توجه نشود و برتری جویی تمام انگیزهاش از تحصیل، تفریح، ورزش و کار و حرفه باشد، چیزی جز انزوا برای او به همراه نخواهد داشت. همین انزوا و تلاش برای جلب رضایت اطرافیان دلیل اصلی تظاهر به خوشبختی در جوانی و بزرگسالی او خواهد بود. او تا جایی پیش میرود که اگر یک پست اینستاگرامیاش قلبهای تو سری خور زیادی دریافت نکند، در نتیجه دچار سردرگمی، سرخوردگی، بدبختی و نابودی خواهد شد!