به گزارش واژه، با روند روبه رشد شهرنشینی سبک زندگی مردم نیز به تدریج تغییر یافته، خانههای یک طبقه قدیمی و باصفا جای خود را به آپارتمانهای زمخت و بیروح داده، به مرور زمان به طبقات خانهها اضافه شده و معماری ایرانی و اسلامی به تاریخ پیوسته است.
پایگاه خبری تحلیلی واژه در همین راستا با تورج روشنائی معاون جدید شهرسازی و معماری شهرداری تبریز گفت و گویی ترتیب داده که در ادامه میخوانید…
* به عنوان سوال نخست در خصوص معماری ایرانی – اسلامی برایمان توضیح مختصری دهید؟
بحث معماری ایرانی – اسلامی از دیدگاه صاحب نظران تعاریف مختلفی دارد؛ برخی کارشناسان به موضوع معماری اسلامی- ایرانی نگرشی کاملاً فیزیکی و کالبدی داشته و عدهای نیز ورای کالبد و فیزیک مورد بررسی قرار میدهند.
دیدگاه من به عنوان عضو کوچکی از جامعه کارشناسان در خصوص معماری اسلامی یا شهرسازی اسلامی این است که شهر اسلامی شهری است که در آن کرامت و حرمت انسانی شهروندان با شاخصهای اسلامی رعایت شود، به عبارتی میتوان گفت تعریف من از این موضوع کاربردی بوده نه فیزکی و کالبدی.
حفظ حرمتها و کرامتهای انسانی با اینکه همگی تعارف مختلفی دارد اما در شهرسازی از موضوعی صحبت میکنیم که بر اساس شاخص اسلامی است، اگر این مفاهیم در شهرها اجرا شود پس آن شهر اسلامی است.
در شهر اسلامی دو مفهوم ایمنی و امنیت عنصر جدایی ناپذیر است که اگر هر کدام از آنها جدا شوند مفهوم شهر اسلامی را از دست خواهند داد، علاوه بر این در شهر اسلامی فرصتها برابر بوده و مزایا عادلانه است.
در شهرهای اسلامی برای تمامی شهروندان در هر قشر فرصتها برابر است؛ مثلاً در شهرهای اسلامی شهروندان برای اینکه بتوانند از فضاهای ورزشی بهره ببرند باید این فرصت برای همه یکسان باشد، اما اینکه توان و استعداد یکی بیشتر باشد ویا تلاشش اش دو چندان، طبیعتاً میتواند از فرصتها بیشترین استفاده را ببرد.
شهر اسلامی از دیدگاه من شهری است که در آن انسانها میتوانند بر اساس باورهای اعتقادی در کمال مطلوبیت زندگی کنند.
*موضوع آپارتمان نشینی در شهر اسلامی چگونه است و اینکه آیا معماری اسلامی در آپارتمانها رعایت شده است؟
جواب این سوال موضوع مطلق نیست! ولی این را میتوانم بگویم که اگر آپارتمانها چنان طراحی شوند که در آن مسلمانان بتوانند بر اساس اعتقادات خود زندگی کنند آپارتمان نشینی اسلامی است ولی اگر نتوانند بر اساس اعتقادات خود زندگی کنند غیر اسلامی است.
حفظ حرمتها و حریم خانواده یکی ازاصلی ترین شاخصهای اساسی زندگی اسلامی است که باید در این راستا رعایت شود.
علاوه بر این موضوع، یکی دیگر از شاخصهای شهر سازی اسلامی این است که اصول محیط زیستی نیز در آن محیط رعایت شود در غیر این صورت اگر ارزشهای زیست محیطی رعایت نشود طبیعتاً شهر اسلامی نخواهد بود.
اینکه در تعاریف مختلف میتوانیم بگوییم ویژگی شهرهای باروک و… چه مواردی است ولی در شهر اسلامی از یک فیزیک مشخص حرف نمی زنیم بلکه از یک مفهوم صحبت میکنیم.
اگر در فضاهای شهری بانوان بر اساس باورهای اسلامی نتوانند از فضاهای موجود استفاده کنند در هر سبکی هم که ساخته شود، شهری اسلامی نخواهد بود، همچنین اگر کودکان احساس امنیت نکنند قطعاً آن شهر هم اسلامی نیست چون در شاخصهای زندگی اسلامی بر امنیت تاکید شده است.
اگر امروز بانوان نمیتوانند در خیابانها ترددی امن داشته باشند طبیعتاً شهر ما شهری اسلامی نبوده و باید ابتدا برای بانوان و کودکان امنیت تامین شود.
بهتر است این موضوع را هم مطرح کنیم که شهر اسلامی در صورتی محقق میشود که شهروندانش قبول کنند بر اساس معیارهای اسلامی زندگی کنند.
*همواره از دیرباز تاکنون تبریز به عنوان پایتخت تشیع در جهان اسلام مطرح بوده، آیا به نظر شما این شهر از لحاظ معماری شهری اسلامی بوده است؟
بعضی محیطها و موقعیتهای تبریز از لحاظ معماری، اسلامی بوده و برخی این ویژگی را دارا نیست، مثلاً ساختمانها و محلات قدیمی ما در تبریز سبکهای گذشته را همچنان حفظ نموده و شاخصهای ایرانی اسلامی را رعایت کردهاند و با اعتقادات اسلامی گره خورده و سبک زندگی اسلامی را دارند.
با جرات میتوانم بگویم برخی از شهرکهای جدید الاحداث همچون خاوران شهری اسلامی نیست چون سبک معماری اسلامی و ضوابط منطبق بر آن در آن محیط رعایت نشده است.
به عنوان مثال ایجاد پاسیو به منظور نورگیری در منازل تعبیه میشود اما آنچه که در عمل مشاهده میشود کارکرد صحیح ندارد چون از طریق این محوطه صدای طبقات به واحدهای دیگر نیز منتقل میشود که این مدل، سبک اسلامی نیست. اینگونه سبکها در کشورهای اروپایی رایج بوده ولی در فرهنگ ما نمیتواند معنایی داشته باشد و باید با ساختارهای ارزشی جامعه ما تطبیق شود.
امروزه در تمامی منازل مقابل پنجرههای بسیاری از خانهها پرده سه لایه به کار برده میشود که این کار تنها به دلیل تزیین نیست بلکه به دلیل عوامل متناقض با باورهای شهروندان و اعتقادات آنها میباشد که این کار را انجام میدهیم.
در بیست سال گذشته شهر ما کاملاً از مسیر شهرسازی دور شده و صرفاً از منابع اقتصادی الهام گرفته است، چون تمامی پروژهها بر اساس اندیشه نحوه درآمد بوده است.
در شهرکهایی چون باغمیشه، رشدیه، بخشی از ولیعصر، زعفرانیه و … که طی بیست سال گذشته عمدتاً شکل گرفته ویژگی زندگی اسلامی دیده نمیشود.
باید گفت معیارهای مفهوم محله که در شهرسازی گذشته وجود داشته رعایت نشده است، یک سری تفکرات مدیریت شهری که این موضوع و مفهوم را مدنظر قرار ندادهاند و یا در اولویت نبوده است، منجربه دوری از سبک اسلامی شده است. محرمیت، امنیت، ایمنی، روابط اجتماعی، همه و همه از ویژگیهای شهرهای اسلامی است که ما از آنها دور هستیم؛ مثلاً در ساخت مساجدی که طی بیست سال گذشته بنا شده نیز برخی موارد رعایت نشده است.
*برای احیای سبک معماری اسلامی- ایرانی چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
برای احیای سبک معماری اسلامی ایرانی باید روند قبلی متوقف شود؛ یعنی در ابتدا لازم است قطاری که از ریل خارج شده را نگهداریم و به سمت و سوی مسیر اصلی و عاقلانه سوق دهیم.
ضوابط و ساختارآن میتواند با حفظ تمامی اصول فنی با اندیشه اعتقادی و طرح بالا دستی توسعه شهری نیز با تحول جدید همراه شده و سپس با کمک متخصصان امر وضعیت به حد مطلوب برسد.
طبیعی است که دوری از سبک اسلامی در طی دو یا سه سال صورت نگرفته بلکه طی سالیان گذشته رخ داده ولی اگر مسیر تغییر یابد تحقق اش نیز میسر میشود.
اگر در آموزههای اسلامی بتوانیم کودکان را به فضاهای شهری بکشانیم (کودکانی که در فضای مجازی غرق شدهاند) فرصت تربیت اسلامی شان هم فراهم خواهد بود.
همان طور که قبلاً هم مطرح شد تبریز از شهرهای صاحب سبک در جهان اسلام بوده و یکی از شاخص ترین موضوعات این حوزه برگزاری همه ساله عزاداریهای محرم است ولی متاسفانه مردم محل جامعی برای انجام آیین مذهبی ندارند و هزاران مشکل دیگر….
*آیا مدیران شهری میتوانند برای احیای سبک معماری اسلامی- ایرانی اقداماتی را انجام دهند؟
بله؛ در مدیریت کلان فعلی عزم جدی برای احیای سبک معماری اسلامی ایرانی وجود دارد و شهردار محترم تاکید خاصی بر این موضوع مهم دارند اما باید توجه داشت که در حال حاضر ما مدیریت شهری واحد نداریم و دراین حوزه دستگاههای مسئول دیگری حتی به عنوان سازمانهای بالا دستی که تأثیر گذاری بیشتری دارند از جمله وزارت راه و شهرسازی و وزارت کشور باید در تحقق این مهم نقش آفرینی جدی داشته باشند و بر این باور باشند که روند قبلی متوقف شود تا ساختارهای اصلی را به سمت و سوی این مهم سوق دهیم.
*شما نیز به عنوان یک مدیر شهری چه برنامههایی برای احیای سبک معماری اسلامی-ایرانی دارید؟
من برای احیای سبک معماری ایرانی اسلامی در سه مرحله برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی برنامه ریزی کردهایم تا طبق آن پیش رویم، مثلاً یک سری برنامههای کوتاه مدتی را در این حوزه پیاده سازی خواهیم کرد تا نارضایتی و بدبینی مردم نسبت به دستگاه شهرداری کاهش داده شود.
در راستای خدمات دهی میخواهیم گامی به سمت کرامتهای انسانی بردارم تا ارزش شهروندی رعایت شود.
در برنامه میان مدت هم وارد یک سری بازنگریهای شهری خواهیم شد تا اصولی را که در تفکرات اسلامی ما هستند عملیاتی شود.
*شهرداری تبریز نیازمند چه مواردی برای احیای معماری اسلامی-ایرانی است؟
شهرداری تبریز نیازمند مدیرانی است که به سبک معماری ایرانی اسلامی باور داشته باشند، همچنین تغییر یک سری قوانین و بازنگری پروژههای مطرح هم از دیگر موارد به شمار میروند.
یکی دیگر از اصلیترین راه حلها مشارکت خود مردم در پروژهها بوده تا بتوان در راستای پیاده سازی و اجرایی کردن عملیات طبق نیازها و خواستههای شهروندان پیش رفت.
* با توجه به اینکه بینش معماری اسلامی و ایرانی در تفکرات مهندسان و معماران از بین رفته و در ساخت و سازها فقط جنبه فیزیکی مورد توجه قرار میگیرد، چگونه میتوان موضوع را به سمتی هدایت کرد که اولویت اولشان سبک اسلامی ایرانی باشد؟
ما باید ضوابط شهرسازی را به سمت اندیشههای اسلامی ببریم تا سازندگان هم ملزم به رعایت این ضوابط شوند، لازم است در این حوزه بازنگریهای مجدد صورت گیرد تا شهرسازی بر اساس اعتقادات اسلامی صورت گیرد.
*سخنان پایانی تان را برایمان بگویید؟
ما برای احیای سبک معماری اسلامی- ایرانی به سوی مردم رجوع خواهیم کرد و نظرات و ایدههای سمنها و انجمنهای تخصصی را دریافت میکنیم و در این راستا، اکنون هم در حال همفکری هستیم تا با این روش به نقطهای از موفقیت دست یابیم.
تمام فکرمان در این چار چوب است تا بتوان برای شهر در راستای معماری اسلامی-ایرانی گام برداریم.
قبل از اینکه به فکر ایجاد فضاهای جدید باشیم به فکر تغییر فضاهای موجود هستیم تا با فرهنگ مردم تطبیق داده شود شاید بهترین راه حل این باشد.