به گزارش واژه، ناگهان چقدر زود دیر می شود و سالمندی از راه می رسد، اسلام و البته تمام ادیان، انسان رابه احترام به بزرگترها توصیه نموده است چرا که انها عمری را برای رشد و سعادت جامعه وقف کردهاند و زندگی خودرا دراین راه قرار دادهاند متاسفانه هرروز شاهد افزایش تعداد افرادی هستیم که که در خانههاي سالمندان زندگی میکنند و فرزندان انها ماهها و یا حتی سالها از انها احوالی نمیپرسند و انها رابه حال خود رها کردهاند به راستی آیا دعایی بالاتر از دعای انها وجوددارد و آیا ما پیری و روزهای دشوار ان را تجربه نخواهیم کرد؟ پس چگونه انها را رها کرده و به دنبال دنیای بی وفای خود میرویم .
وجود انسانهاي سال خورده در بین خانواده باعث افزایش رحمت خداوند است و هر کس به انها احترام بیشتری بگذارد بیشتر مورد رحمت خداست.
پیامبر صلی الله علیه و اله میفرمایند: وجود پیران سال خورده بین شما باعث افزایش رحمت و لطف پروردگار و گسترش نعمتهاي الهی بر شماست.
دوستی با پیامبر
از اثرات احترام به سالمندان دوستی با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است چه افتخاری بالاتر از اینکه فردی لیاقت دوستی با پیامبر را داشته باشد احترام گذاشتن به سالمندان حتی در خیابان وقتی عبور از عرض ان برای انها دشوار است احترام به انها محسوب می شود .
گرفتن بار سنگینشان کمک کردن برای سوار شدن یا پیاده شدن همه ی و همه ی احترام به انهاست و باعث ایجاد احساس همدلی در مردم میشود.
ایشان میفرمایند: به کودکان رحم کن و بزرگسالان را احترام را کن تا از دوستان من باشی. «کافی ج2 ص316 ح7 »
احترام متقابل
انسان هر انچه می کند به او باز میگردد و هر عملی را عکس العملی هست همه ی ما در کارنامه زندگی خود اعمالی داریم که خوب یابد برای ما نوشته شدهاند که بر همان اساس در زندگی خود خوب یا بد میبینیم اگر خوب کرده باشیم پاداش ما همان خوبی ودر صورت بدی بدی خواهیم دید بر این اساس امام علی علیه السلام فرمودند : به پیران احترام بگذارید تا کودکانتان بشما احترام گذارند .«غررالحکم و درر الکلم ح 10096»
برکت در زندگی
برکت از ثروت یا قدرت نیست چه افرادی که قدرت د اشتند و به سعادت نرسیدند ودر نهایت شقی از دنیا رفتند و چه بسیار افرادی که از صبح تا شب مشغول کارند و ثروت میاندوزند اما در زندگی خود خیری نمی بینند ودر نهایت احساس شادی ندارند و رضایتی در قلب خود حس نمی کنند پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند : برکت با بزرگان شماست.
احترام در همه حال و در هر شرایطی
انسان امروز به دلیلی داشتن مشغله و گرفتاری نمی تواند تمام اصول را رعایت کند و از تعداد زیادی از ان ها طفره می رود و به بهانه فرصت نداشتن از خوبی کردن حرمت گذاشتن و دستگیری از دیگران سر باز می زنند .
پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند: هر گاه بزرگ قومی بر شما وارد شد گرامیاش بردارید. «الکافی ج2 ص 659»
و این گرامی داشتن شامل بر خاستن از جای خود درود کردن و تمام آداب اجتماعی می شود .
ارزش وقار پیر
پیر دنیایی از تجربه است، موی سفید حکایت از زندگی و فراگیری تعداد زیادی از مکتب زمانه دارد و درس این مکتب بسیار گران و پر هزینه است چه زیباست که از تجارب انها بیاموزیم ودر زندگی خود از انها بهره ببریم.
امام علی علیه السلام میفرمایند : وقار پیری نزد من دوست داشتنیتر از نشاط جوانی است «غرر الحکم ح 10099»
بنابراین نباید پیران را انسانهاي بی فایده و خالی از سود بدانیم چراکه انها بسیار با تجربه و بسیاری نیز دانشمند و فرهیختهاند.
احترام به سالمند احترام به خدا
احترام گذاشتن به انسانهاي سالمند احترام به خداست چرا که انها نیز مخلوق خداهستند و از خدا نعمتی مانند طول عمر گرفتهاند و عمر گرانقدر را برای فرزندان جامعه و … صرف کردهاند پیامبر صلی الله علیه و آله دراین رابطه فرمودند: …. احترام گذاشتن به مسلمان پیر تجلیل از خداست … .«اصول کافی ج 3ص 240 »
آسایش در قیامت
زندگی پس از مرگ برای همه ی ما حتمی است و پس از زندگی کوتاه دراین دنیا با مرگ به دنیایی دیگر انتقال مییابیم و باید برای ان دنیا نیز توشه برداریم تا این سفر رابه خوبی بگذارنیم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند :هر کس بزرگ سال مسلمان را گرامی دارد خداوند در قیامت از سختیها و مشکلات در امان میدارد «الکافی ج2 ص 658 ح3 »
یادمان باشد لحظات عمر مانند برق باد میگذرد و ما در برابر یک دیگر و به خصوص سالمندان مسئولیت داریم و باید در برابر خدا پاسخگو باشیم .
مزایای سالمندی
سالمندی، هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ اجتماعی مزایایی دارد. احساس کمال و پختگی، احساس بی نیازی از دیگران، بردباری در برابر مشکلات، داشتن اوقات فراغت برای سیر به سوی کمال، و نیز مجال رسیدگی بخود و محاسبه خویش، از جمله مزایای فردی، و حرمت و احترام، عزیز بودن درخانواده، مورد احترام بودن در بین جمع، امر و نهی هاي ارشادی، توجه مردم به او بعنوان منبع فکر و اندیشه، و نیز مورد مشورت قرار گرفتن، ازجمله مزایای اجتماعی سالمندی است.
از دیدگاه اسلام، موی سپید سالمند همانند نوری است که نباید ان را از بین برد. امام علی علیه السلام می فرماید: «اثر پیری و موی سپید را از بین نبرید که ان خود نور و جلاست».
این نور تنها برای دنیا و تنها دراین سرای نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله هم می فرماید: «کسیکه مویش در اسلام سپید گردد، در روز قیامت برای او نوری و جلایی خواهد بود».
سالمندی؛ کمال و ورزیدگی
سالمندی، نشان دهنده کمال آدمی است. آدمی پس از عمری تلاش و بندگی خداوند، قدم در مرحله اي می نهد که میتواند از فرصت و موقعیت جدیدش در راه تکمیل و تکامل و درست اندیشیدن استفاده کند و موقعیت خودرا در جامعه و خانواده محکم تر سازد. او میتواند چنان در معنویت غرق شود که درجاتی عالی یابد و حتی مایه نجات گروهی از گمراهی و عذاب گردد.
سالمندان، دنیایی از تجربه ها و آگاهی ها رابه همراه دارند و میتوان گفت تاریخی متحرک هستند. اینان در تصمیم گیری ها و حل مسائل و دشواری ها، ورزیده و با تجربه شده اند و روز به روز بر تجربه هاشان افزوده شده و ان ها را پربارتر و کامل تر ساخته است.
ارزش سالمندی
سالمند، انسانی پرارج و گران قدر است؛ از ان بابت که عمری را در راه اسلام و مکتب به سر آورده و گنجینهای از تجربه ها و آگاهی ها به شمار میآید. او در دوران زندگی سردی و گرمی بسیار چشیده است و میتواند برای جامعه خیر و سعادت پدید آورد.
سالمند قادر است برای جامعه فکر و اندیشه تولید کند که حاصل ان؛ پربار کردن زندگی و حتی افزایش تولید مادی است.
سردی و گرمی هایي که او در طول زندگی چشیده، میتواند وسیله اي برای هموار کردن راه زندگی اعضای کم سال تر جامعه به شمار آید. همه ی ابعاد وجودی او، درس سازندگی است. وجود او در جامعه، غنیمتی است برای همگان و تجربه ها و دانش هایش روشن کننده راه زندگی و چراغی فرا راه سعادت جامعه است.
سالمندی؛ دوران تجدید صفات
آدمی به هر میزان که سال خورده تر می شود، تصور روشن تری از زندگی به دست می آورد؛ راه و روش زندگی را بهتر فرا گرفته و متوجه لغزش ها و اشتباه هاي گذشته می شود.
در دوران سالمندی، تعداد زیادی از حالات و صفات تجدید و احیا می شود و نقاط مثبت و منفی بسیاری بروز و ظهور پیدا می کند. اصولاً دوران سالخوردگی، با نوعی بیداری همراه است که سالمندان در ان فرصت مییابند گذشته و آینده را درنظر مجسم کنند و همه ی انچه بوده و خواهد بود رابه صحنه آورند.
این حالت ها ممکن است افراد را شاد یا ناراحت کند. دراین سنین، تازه آدمی متوجه می شود که لذت ها چه زود فانی شدند و روزهای جوانی به چه سرعتی گذشتند و از دست رفتند.
فکر و احساس سالمندان
سالمندان، فکر و اندیشه اي خاص دارند که ناشی از دیده ها، شنیده ها و تجربه هایي است که در طول مدت زندگی به دست آورده اند. برخی این اندیشه را در خود می پرورانند که به پختگی و کمال رسیده اند، اندیشمند و صاحب رأی اند و میتوانند الگوی دیگران باشند. اینان احساس می کنند که افرادی بی حساب نیستند و مورد شور و مشورت قرار میگیرند.
برخی نیز احساس می کنند که از سوی فرزندان و خانواده خویش طرد شده اند و جامعه انها را قبول ندارد. سالمندانی که راه ارتباطی میان خود و خدا را نمییابند، در روزگار پیری، احساس پوچی و بی خاصیتی دارند و گمان می کنند که نمیتوانند منشأ اثر باشند و این، احساس آزاردهنده را برای آنان پدید می آورد.
تظاهرات سالمندی
سال هاي پیری را میتوان سال هاي متانت و آرامش دانست. سالمندی که عمری کار کرده و مسئولیت بسیاری را پذیرفته و به انجام رسانده است، اکنون در نزد وجدان احساس رضایت می کند؛ اما سالمندانی نیز هستند که قرار و آرام خودرا از دست داده و بر گذشته خود ناراحت و متأسف اند، به ویژه اگر عمر رابه بیهودگی گذرانده باشند.
زود رنجی و نازک دلی، رکود و خمودی یا سرگرم شدن بکار و برنامه اي که حاصل ارزنده اي ندارد، تعصب در گفتار و عمل که گاه خود مانعی بزرگ برای ایجاد تفاهم و اشتراک فکری آنهاست و نیز رعایت آداب و رسومی که ممکن است بی ریشه بوده یا از گذشتگان به ارث رسیده ودر آنان پایدار شده باشد، از جمله تظاهراتی است که در وجود افراد پیر و سالمند بروز و ظهور می کند.
سالمندی؛ دوران هجوم بیماری ها و عارضه ها
سالمندی، دوران هجوم بیماری ها و عارضه هاي گوناگون است؛ چنان که میتوان گفت سالخوردگی، آشیانه تعداد زیادی از مرض ها و زمینه هاي نامناسب زندگی و هجوم بیماری هاي گوناگون است. زوال جوانی و فرو افتادن آدمی در پیری و سالمندی، به صورت ناگهانی و یکباره نیست، بلکه صورت تدریجی دارد.
آن ها آهسته آهسته وارد این مرحله میشوند و روز به روز بر ضعف شان افزوده میگردد و بتدریج بستری و گرفتارشان می کند. همچنین بیماری هاي روانی بسیاری هستند که سالمندان از ان رنج میبرند.
برای درمان این بیماری ها، تنها نباید به تجویز داروهای مختلف اکتفا کرد، بلکه شایسته است فرد سالمند خواسته هاي جوانی خود رابه دور انداخته و بیشتر از خود مراقبت کند و اطرافیان نیز بکوشند تا موجبات آسایش و اسانی وی را فراهم آورند.
نقش سالمندان در خانواده
دریک خانواده متعارف و متعادل، سالمندان نقش سرپرست، راهنما یا کدخدایی را ایفا می کنند که کارشان امر و نهی، هدایت و ارشاد و تنظیم سیاست کلی خانواده است. فرزندان از انها پیروی کرده و شیوه زندگی را می آموزند.
سالمندان، پاسدار ارزش ها و حافظ سنت هاي اصیل و ارزیاب فرهنگ و میراث اجتماعی هستند. آنان با رفت و آمد و انس با نسل جدید، می کوشند مفهوم زندگی را برای ان ها روشن کنند، و مراقب باشند لغزش و خطایی از ایشان سرنزند، اخلاق و ادب رابه انها بیاموزند و حفظ و حراست از دستاورد ها رابه آنان آموزش دهند. سالمندان، همانند نگاهبانی هستند که امور و جریان هاي داخل شونده و بیرون رونده را تحت مراقبت دارند و تلاش می کنند خانواده در مسیر صواب هدایت شود.
فاصله نسل ها
از مسائل مهم عصر کنونی، فاصله میان جوانان و سالمندان است. مخالفت سالمندان با نسل جدید، به صورت بدبینی، تحقیر و گاه دشمنی و حمله است و مخالفت جوانان با آن ها، به صورت مقاومت در برابر سالمندان و طغیان در برابر امر و نهی آنهاست.
نوخواهی و تجددطلبی جوانان از یک سو، و پای بندی سالمندان به سنت ها از سوی دیگر، زمینه را برای درگیری ها و آسیب پذیری ها فراهم می کند. برای از میان بردن این فاصله و داشتن محیطی آرام و با صفا، باید دست جوان در دست سالمند قرار گیرد تا هردو از وجود یک دیگر بهره برند.
شناخت علل زمینه ساز ایجاد اختلافات، شناخت طبیعت دو نسل و انتخاب راه مناسب برای نزدیک کردن دو نسل به یک دیگر، در ایجاد این محیط آرام و باصفا بسیار مؤثر است.
توانایی های سالمندان
سالمندان به ظاهر پیر و ناتوان شده اند و به عبارتی به مرحله باز نشستگی رسیده اند، اما واقعیت این است که این افراد، توانایی هاي بسیاری دارند که به تناسب سن و امکان میتوانند انها را مورد استفاده و بهره برداری قرار دهند.
تعداد زیادی از این افراد برای نسل جوان افرادی مهم و قابل اعتمادند که میتوانند به تربیت جوانان پرداخته و مشکلات و مسائل آنان را حل کنند. سالمندان باتجربه ها و اندوخته هایي که دارند، قادرند اعضای خانواده و جامعه را در حل مشکلات یاری دهند و شادی و طراوت در زندگی به وجود آورند.
تدابیری که سالمندان برای زندگی در پیش میگیرند و تلاش هایي که در زندگی بکار میبرند، بسیار مهم و ارزنده است.
نیاز جامعه به سالمندان
جامعه و نسل جوان، به هدایت و ارشاد نیاز دارد تا بتواند در مسیر صحیح زندگی گام بردارد. سالمندان از این جهت که صاحب آگاهی ها و اطلاعات فراوان هستند، میتوانند با فراهم آوردن موجبات هدایت و ارشاد جوانان، جامعه اي را از سقوط در سراشیبی انحطاط و زوال حفظ کنند.
سالمندان، گنجینه هایي از تجربه هاي زندگی رابه همراه دارند و میتوانند برای نسل جوان، مشاور و راهنمای خوبی باشند. آنان با استفاده از خطرات شیرین و تلخ زندگی خود یا حتی انچه از دیگران دیده یا شنیده اند، میتوانند به راهنمایی افراد پرداخته و با گذشت و صفای خود، به انتقال ارزش هاي سنتی بپردازند و وظیفه نسل جوان را در مورد آینده زندگی و مردم روشن کنند.
برکت وجود سالمندان
وجود سالمندان مایه برکت جامعه است. آن ها، اختلاف ها و درگیری هایي راکه در محیط خانواده ها پدید میآید، کج روی ها و انحراف هایي که در جامعه انسانی رخ مي نماید و روابط تیره و نابه سامانی که در جامعه ها وجوددارد رابا بیان و مراقبت خود از میان برده و به حل و رفع دشواری ها میپردازند. سالمندان، راهنما و رهبر همه ی اند و نه تنها نسل جوان، که گاه میان سالان هم به رهبری انها نیازمندند.
اختلاف ها به دست انها رفع و حل می شود و تجربه هاي آن ها ارزنده و کارساز، و طرز فکر و اندیشه شان جهت دهنده و رهایی بخش است. جوان نمی تواند مدعی شود بعلت بالا بودن سطح علم و مدرک تحصیلی، از سالمند بالاتر و برتر است. اگر ارزش وجودی آن ها و آگاهی هایشان را همواره درنظر داشته باشیم، چه برکتی بالاتر از برکت این نسل و چه نعمتی برتر از نعمت وجود سالمندان.
خواسته های سالمندان
سالمندی برای همگان است و خواه ناخواه خواسته هایي رابه همراه دارد که باید تعداد زیادی از آن ها برآورده شود. جنبه هاي انسانی درباره سالمندان نباید فراموش شود، به ویژه احترام به شخصیت آنان که امری ضروری است.
سالمندان طبق معمولً خواستار احترام اند و میخواهند مورد توجه و عنایت باشند. اگردستور دادند، به ان توجه شود و دیگران، امر و نهی ان ها را پذیرا باشند. احترام اطرافیان به آنان، موجب رضایت خاطر و شادابی آنهاست، به خصوص از ان بابت که در سایه ان احساس امنیت می کنند و میدانی برای تلاش و فعالیت خود مییابند.
در صورتی که خواسته هاي انها با احترام برآورده شود، ریشه تعداد زیادی از عصبانیت ها در سالمندان می خشکد و عواطفشان بیشتر و محبت شان به اطرافیان افزون تر خواهد شد و تحمل و مدارای زیادتری در خصوص رفتار دیگران از خود نشان میدهند.
نیازهای عاطفی سالمندان
برای حفظ سالمندان از عوارض گوناگونی که در سر راهشان است، باید آن ها را در شرایط محیطی مناسبی قرار داد که وجودعواطف گرم و مهرورزی، و نیز احترام و قدرشناسی از جمله شرایط مهم به وجود آمدن چنین محیطی است.
حرمت گذاری بر سالمندان به ویژه در میحط خانواده، قدرشناسی و سپاس گزاری از تلاش ها و فعالیت هاي آنان و سرمایه گذاری هاي مادی و معنوی شان درباره نسل جدید و جامعه، تنها نگذاشتن آنان، برقراری ارتباط و ایجاد تفاهم با ایشان، هم دردی با آنان و گوش سپردن به دردها و سخن هایشان، در اولویت قرار دادن مسائل آن ها و حل هر چه سریعتر مشکلاتشان، نادیده گرفتن خطاهایی که ممکن است از انها سربزند، محبت به آنان و حمایت از آن ها، از جمله وظایفی است که تک تک افراد خانواده در مقابل سالمندان و برای به وجود آوردن محیطی گرم باید به اجرا در آورند.
موقعیت سالمندان در دنیای صنعت
در دنیای غرب، بیشتر سالمندان جایگاه شایسته اي ندارند و مشکلات مالی، عاطفی، روانی و جسمی فراوانی گریبانگیر آنهاست. در آنجا وضعیت زندگی به گونه اي است که به ان امیدوار نیستند. به سر بردن در تنهایی و انزوا بعلت دوری از خانواده و فرزندان، وضعیت روانی و روحیه آنان رابه شدت متأثر کرده است؛ به گونه اي که عده اي از ان ها در خانه سالمندان، بیمارستان ها یا اتاق انفرادی شان غریبانه می میرند و کسان و خویشانشان، حتی در دفن و تشییع آن ها شرکت نمی کنند. در غرب اخلاق ها و رفتارها به گونه اي است که به سالمندان بی اعتنایی می شود و این کمبود، جزئی از فرهنگ و تمدن ان دیار گشته است. اقدامات دولت هم درباره آن ها فریب کارانه و ظاهرسازی است و گاه برای آنان مشکل آفرین نیز می شود.
راز بی عزّتی سالمندان در دنیای فناوری
بی عزتی سالمندان در دنیای غرب و بی احترامی به آنان، دلایل گوناگونی دارد که از جمله انها میتوان به طرز فکر در دنیای صنعت برای ارزشمندی انسان اشاره کرد. در دنیای صنعت و فناوری، به هر میزان که توان تولید انسان بیشتر باشد، ارزش و احترام او زیادتر است؛ البته این امری است که در اندیشه اسلامی جنبه حیوانی دارد. تولید کننده نبودن سالمندان و نوع تفکر نسل جوان دراین زمینه، وابسته نبودن به مکتب و مذهبی انسان گرا ونیز کمبود مهر و محبت، سببی برای رعایت نکردن حقوق و شئون سالمندان در اینگونه جوامع میباشد و حاصل ان هم این است که چنین جوامعی، در سیه روزی و بدبختی ودر شرایط سختی زندگی را می گذرانند.
سالمندان در دنیای سنتی
در جوامع سنتی، سالمندان موقعیت شایسته اي درخانواده و اجتماع دارند. افراد جامعه برای ایشان ارزش قائل اند و ان ها را رئیس و داور خویش می شناسند. نقش کلی پیران در محیط خانواده و اجتماع، نقش رئیس، معلم و راهنماست.
در جوامع سنتی، پدربزرگ و مادر بزرگ، هسته مرکزی تشکیلات فامیلی هستند. انها در نزد فرزندان و نوه ها ارجمند اند و وجودشان در ان محیط، نقش کدخدایی را دارد که امور به دست او سر و سامان میگیرد.
تصور اطرافیان در مورد سالمندان این است که وجود آن ها در خانه هم چون شمعی است که محیط زندگی را روشن می کند و موجبات ثبات و شادمانی اعضای خانواده را فراهم می آورد. این جوامع، هم نشینی سالمندان را برای خود غنیمتی می شمارند و تصورشان این است که دیدن فرد سالمند، آدمی رابه یاد خدا می اندازد.
جایگاه سالمندان در اسلام
اسلام به جامعه سالمندان با نظر احترام و تکریم می نگرد و با همه ی توجهی که به جوانان دارد، با سالمندان به شیوه اي رفتار می کند که افراد جامعه، وجود آنان را بی ارزش و بی مقدار نپندارند. حمایت از سالمندان، از اموری است که مورد توصیه اسلام و ارزش به شمار میآید.
در اسلام سالخوردگی نشانه و سمبل تجربه و دانایی است و سالخوردگان از مقام اجتماعی شگفتی برخوردارند، به ویژه از ان جهت که آن ها گنجینه اي از دانش ها، تجربه ها، معلومات و اندیشه ها به حساب میآیند.
از این رو باید مورد دلجویی، محبت و احترام قرار گیرند و شخصیت شان گرامی داشته شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: به پیران و بزرگان خود احترام کنید و بر کوچک تران خود رحمت و عنایت داشته باشید».
ضرورت ارتباط با سالمندان
وجود افراد سالمند در جامعه غنیمت است و آدمی قدر انها را هنگامی می شناسد که خود فرد بزرگسال یا پدر و مادر شود و به جایگاه این افراد پی ببرد. بر این اساس، ارتباط با سالمندان با نسل جوان، امری ضروری است.
جوان ناگزیر است در مسیر زندگی، روش درست و استواری داشته باشد و این هدف قابل دسترسی نیست، مگر اینکه آدمی راه خودرا پخته و استوار سازد و از تجربه هاي آنهایی بهره گیرد که عمری این راه و برنامه را پیموده اند.
تعداد زیادی از افتادن ها، سقوط ها و انحطاط ها بدلیل نادانی است و جوان بعلت قدرت و غرور، راه بهرهگیری درست از ان را نمی شناسد و زندگی با سالمندان، جلو این سقوط ها و انحطاط ها را میگیرد. جوان با بهره مندی از تجربه هاي سالمندان میتواند نتیجه و حاصل عمر را غنا ببخشد و از مسیر اصلی خود منحرف نشود.
وظایف جوانان در برابر سالمندان
جوانان برای برقراری ارتباطی شایسته و نیکو با سالمندان، باید با وظایف خود آشنا شده و آن ها رابه بهترین شکل ممکن اجرا کنند. پذیرش و تحمل سالمندان، به ویژه پدر و مادر سالمند و حفظ و نگه داری آن ها با صبر و بردباری، رعایت حرمت سالمند که سرباز زدن از ان نوعی تخطی از فرمان الهی است، بهره مندی از تجربه هاي انها و نیز مهرورزی و رفع مشکلات آن ها، از جمله وظایفی است که جوانان در خصوص سالمندان بر عهده دارند تا بتوانند زندگی آینده خودرا بر پایه مشارکت ان پیران فرزانه پی ریزی کنند و با استفاده از تجربه هاي ایشان، به آرامش و موفقیت در زندگی برسند.
پذیرش سالمندی
دنیا چون پلی است بر گذر که مراحل عمر را یکی پس از دیگری بر روی ان خواهیم گذراند. همان گونه که دوران جنینی، کودکی و جوانی را پشت سر می نهیم، دوران پیری و کهولت را هم تجربه خواهیم کرد. بازنشستگی و سالمندی، مرحله اي خاص از زندگی انسان است و سازگاری شخص با شرایط و عواقبی را می طلبد که دراین مرحله برای آدمی پدید میآید.
دوران سالمندی را هم میتوان چون دوران جوانی و میانسالی زیبا کرد و بدون هیچگونه ناراحتی و مشکلی ان را گذراند. یافتن وضع موجود، خوش بینی به آینده، پذیرش واقعیت سالمندی، نترسیدن از بازنشستگی و توجه به زیبایی هاي سالمندی، و نیز ایجاد نوعی سرگرمی و شغل برای خویش، از جمله توصیه هایي است که رعایت انها، پذیرش سالمندی را راحت می کند.
وظایف مردم در مورد سالمندان
دریک جامعه متعادل و اسلامی، مردم در مورد سالمندان وظایف و مسئولیت هایي دارند که باید به انها توجه کنند. احساس مسئولیت در قبال سالمندان، رعایت احترام آن ها و پاسداری و حمایت از منافع و مصالح ایشان، برآورده کردن توقعات و پذیرفتن آنان با رویی گشاده، قدرشناسی از آن ها و ارج نهادن زحماتشان، مشارکت دادن ایشان در امور زندگی و جامعه، رعایت اصول انسانی در برخورد با انها و گرامی داشت مقام ارزشمند سالمندان، وظایفی است که سرپیچی از انها، نه تنها موجب خشم خداست، بلکه نظام حیات را هم دگرگون می کند. کوچک شمردن سالمندان ضمن آنکه نوعی نادانی به شمار میآید، در واقع نوعی خراب کردن بنایی است که آدمی خود در ان رشد یافته است.
خانه سالمندان
خانه سالمندان به صورت و شکل جدید، ره آوردی از غرب و حاکی از عدم احساس مسئولیت درباره انسان و ارزش هاي او و بینشی صرفا مادی در مورد اوست. نسل جوان غرب برای رفاه و آسایش خود، سالمندان راکه عمری در تولید و تلاش بوده اند، از خود طرد کرده و به سرای سالمندان میبرند. اسلام ضمن تأسف از این مسئله، می کوشد موجباتی را پدید آورد که سالمندان در خانه ودر کنار فرزندانی زندگی کنند که عمری به تربیت و پرورش آن ها همت گماشته و سرمایه عمر و جوانی خودرا در ان راه گذاشته اند.
در اسلام اداره سالمندان به عهده فرزندان است و انها باید با نهایت قدرشناسی و عزت اینکار را انجام دهند. تأسیس خانه سالمندان، از دو اندیشه رفاه و آسایش اطرافیان و رفاه و آسایش سالمندان ریشه میگیرد؛ البته دور داشتن سالمندان از محیط خانواده، در حقیقت محروم کردن آن ها از مصاحبت ها و محبت هاي بی دریغ است.